خلاصة:
شیوههای کنترل جرم در قالب قانونگذاری معنای محدودی از کنترل اجتماعی است که موجب ایجاد گفتمانهایی در دورههای مختلف مجلس شورای اسلامی شده است. این گفتمانها متأثر از تغییرات اجتماعی و سیاسی هستند؛ هرچند حرکت کلی گفتمانهای کنترل اجتماعی بهتدریج از دورههای اولیه مجلس از مفصلبندی عنصر مجازات به توانبخشی و سپس پیشگیری است با این همه رجعت و حرکتهای عکسی نیز بنا به شرایط اجتماعی وجود دارد. درمجموع میتوان گفتمان مجازات را از گفتمان ترمیم و گفتمان رجعت ارزشی متمایزکرد. هرچندگفتمان اصلاحطلبانه مجلس ششم در اساس شباهتهایی با گفتمان چپگرای مجلس دوم دارد اما در مقایسه با آن تأکید بر مجازات را کنار گذاشته و عناصر بیشتری را درون خود مفصلبندی کرده است. گفتمان کنترل اجتماعی مجلس هفتم در گفتوگو و دیالوگی غیر همزمان با آثار گفتمانی اصلاحطلبانه عنصر ارزشها را در خود مفصلبندی میکند. در حرکت کلی گفتمانهای کنترل اجتماعی هرچند به علت وقوع جرائم جدید جرمانگاری به حیات خود ادامه میدهد اما همزمان با تخصصگرایی حقوقی، جرمزدایی نیز با تدقیق مرز بین جرم و غیر جرم و پیشگیری جان میگیرد.
Crime prevention methods in the shape of legislation is a limited meaning of social control that has motivated the creation of discourses in different parliamentary runs of Islamic Consultative Assembly (Majlis). These discourses are impressed by social and political changes. Although from first runs of Majlis the general movement of the discourses of social control sways from articulation of punishment element towards rehabilitation and then prevention، there are returns and reversed movements depending on social conditions. Altogether، discourse of punishment can be distinguished from discourse of reparation and discourse of valued return.
Although the reformist discourse of the sixth Majlis had fundamental similarities with the leftist discourse of the second Majlis، it abandoned emphasis on punishment and articulated more elements inside it in comparison with that. The discourse of seventh Majlis on social control in a non-simultaneous dialogue with the tracks of reformist discourse، articulated element of value inside it. In general movement of the social control discourses، although criminalization still continues to live on due to committing new crimes، the decriminalization simultaneously revives by prevention and differentiating limits of crime and non-crime.
ملخص الجهاز:
این گفتمان هامتأثر از تغییرات اجتماعی و سیاسی هستند؛هرچند حرکت کلی گفتمان های کنترل اجتماعی به تدریج از دوره های اولیه مجلس از مفصل بندی عنصر مجازات به توان بخشی و سپس پیشگیری است با این همه رجعت و حرکت های عکسی نیز بنابه شرایط اجتماعی وجود دارد.
موضوع تحلیل گفتمان در این پژوهش درگیریهای هژمونیک در شکل گیری سیاست جنایی تقنین در مجلس شورای اسلامی و مسئله اصلی آن شناسایی و تحلیل شیوه های خاصی است که نمایندگان مجلس برای سخن گفتن درباره کنترل جرم در جامعه در قالب تصویب یا رد قوانین پیشنهادی به کارمی گیرند.
البته در حوزه تحلیل گفتمان به واسطه غنای نظریمی توان به نظریه های دیگری نیز مانند نظریه تئو ون دایک (ون دایک ، ١٣٨٢)، رهیافت گفتمانی تاریخی روث وداک (سلطانی ، ١٣٨٤)، روان شناسی گفتمانی (یورگنسن و فیلیپس ، ١٣٨٩)،رهیافت شبکه ای نظام بخش زیگفرد جاگر (٦٢-٣٢ :٢٠٠١ ,Jager) اشاره کرد.
روش تحقیق روش تحقیق این مقاله تحلیل گفتمان براساس اسناد موجود است و تلاش دارد تابا کنکاش در مذاکرات مجلس شورای اسلامی در دوره های مختلف گفتمان های کنترل اجتماعی حاکم و تغییرات آنها را شناسایی کند.
جمع بندی و نتیجه گیری در آخرین مرحله تحلیل نشانه شناختی گفتمان به شیوه فرکلافی یعنی بازبینی انتقادی تحلیل این سؤال را می توان مطرح کرد که پژوهش آکادمیک انجام شده چگونه می تواند با حوزه سیاستگذاری کنترل اجتماعی مجلس شورای اسلامی مرتبط شود.