خلاصة:
قرآن کریم استوارترین سند برجای مانده از رسالت پیامبر اسلام ص است . از این رو هم بداهت عقل و هم صراحت نقل آن را مهم ترین معیـار و مرجـع در نقـد سـایر گزاره های دینی می داند. در این نوشـتار سـعی شـده اسـت بـا جـستجوی شـواهد قرآنی روایات «باب شکر» کافی شریف میزان سازگاری این روایات با آیات قرآن سنجیده شود. این پژوهش ضمن آنکه نشان می دهـد کـه تمـامی ٣٠ روایـت ایـن باب با آیات کتاب خدا همساز هستند و از این طریق نمونه هایی ملمـوس و عینـی از موافقت حدیث با قرآن را عرضه می دارد، شیوه ای جدید در عرضـه روایـات بـر قرآن را نشان می دهد که با کنار هم نهادن آیات و ایجاد ملازمه میان آن ها انطباق روایات با آیات به دست می آید و این انطباق گاه تـا حـد جزئیـات روایـات پـیش می رود.
ملخص الجهاز:
"همین مطلب را از آیات دیگری نیز می توان دریافت ؛ برای نمونه ، چنان که بیان شـد شکر خداوند با بندگی حضرتش پیوند دارد به ایـن معنـا کـه شـکر خداونـد در بنـدگی حضرتش معنا پیدا می کند.
پس آیات فوق مخالفتی با روایت مورد نظر ندارند؛ چـرا کـه حـال کـسانی را توصـیف می کنند که با وجود شناخت نعمت به حق شکر و سپاس منعم پی نمی برند بلکه نعمت را انکار می کنند، اما روایت حال کسانی است که حمد خداوند را بـرای آن نعمـت بـر خود لازم می دانند.
شخـصی عـرض کـرد: قربانـت مگـر نفرمـودی کـه حـق شـکر خـدا را می گزارم ؟ آن حضرت ع فرمود: «ألـم تـسمعنی قلـت : الحمـد لله » (حـدیث ١٨)؛ مگـر نشنیدی که الحمدلله گفتم ؟ در این روایات ، حمد و ستایش خداوند راهی برای شکرگزاری بیان شده اسـت .
چنان که در مورد پیشین آمد حمد الهی یکی از راه هـای شـکرگزاری اسـت کـه در این حدیث شریف در قالب ذکری جامع ارائه شده که مشتمل بر اعتراف بـه خاسـتگاه الهی نعمت ها و تسبیح و تحمید خداوندگار است .
عرض کـردم : کـدام اسـت ؟ فرمود: «یحمد الله علی کل نعمة علیه فی أهل ومال وإن کان فیما أنعـم علیـه فـی مالـه حق أداه » (خدا را بر هر نعمتی که نسبت به خانواده و مـال او داده سـپاس مـی گویـد و اگر حقی در آن اموال هست بپردازد) و از این باب است فرمودٔە خداونـد: (سـʏان الـذی ə ɜɡرلناهذاوما نالـه مقـرننی )."