خلاصة:
«علم امام » از مسائلی است که همواره اذهان علما و متفکران شیعی و حتی بسیاری از پیروان ائمه : را به خود مشغول کرده است . بدین روی ، سبب ایجاد پرسش هایی از ائمه اطهارع در این باره شده است . با توجه به پرسش های متعددی که در این زمینه مطرح است ، این نوشتار تنها از یک منظر به این مسئله می پردازد که آن ، علم امام از منظر علمای شیعه است ؛ به این که شعاع این علم چه مقدار است و تا کجا امتداد و وسعت دارد. با وجود وحدت نظر اندیشمندان شیعی در برخی حوزه های بحث علم امام ، در بعضی موارد از جمله پرسش مزبور، پاسخ های واحدی دریافت نمی شود. و به طور کلی ، همه نظریه ها را می توان در سه دیدگاه تقسیم کرد: رویکرد تردید و سکوت ؛ رویکرد محدودیت علم امام ؛ رویکرد احاطه علمی کامل امام به همه چیز.
ملخص الجهاز:
"تبیین مسئله در باب این که علما و متفکران شیعی ، اعم از محدثان ، مفسران ، فقها، متکلمان و فلاسفه همگی بر این نظر متفقند که از شرایط لزوم امامت ، اعلم بودن امام در احکام شرع و مسائل دینی است ، شکی نیست (نک : مفید،١٤١٣ق : ٧٠؛ سیدمرتضی ، ١٤١١ق : ٤٢٩؛ طوسی ، ١٤٠٠ق : ١٩٢؛ مجلسی ، ١٣٣٤ق :٤٠)؛ حتی برخی از اندیشوران اهل سنت نیز آن را می پذیرند (نک : ابن خلدون ، ١٩٧٨، فصل ٥٣: ٣٤٤،٢١٦)، اما در این که محدوده و گستره این علم امام تا کجاست و چگونه است ؟ و آیا بیش از علم به احکام ، مسائل و معارف دینی ، نیز از شرایط لزوم منصب امامت است ؟ آیا امام به تمام امور مربوط به انسان و جهان ، عالم است ؟ اصلا آیا آن ها علم غیب دارند و از گذشته ، حال و آینده همه انسان ها و حوادث جهان و امور غیبی مطلعند؟ آیا ائمه اطهار: از درون و اسرار انسان ها باخبرند؟ آیا علم امامان : حضوری و فعلی است و در همه حال ، از این آگاهی برخوردارند؟ یا حصولی و ارادی است و منوط به اراده و خواست آن هاست ؟ این پرسش ها و امثال آن همواره پیش و روی اندیشمندان و محققان شیعی در رشته های گوناگون فقهی ، تفسیری ، کلامی ، فلسفی و عرفانی بوده و درباره آن به بحث و تبادل نظر پرداخته اند."