خلاصة:
آثار سعدی، از برجسته ترین نمونه های متون کلاسیک است که نمایندة تمام عیار فرهنگ و ادبیات فارسی است . وی در این آثار، از متون قبل از خـود متـاثر بـوده است و ارتباطی که میان نوشته های قبل از سعدی با آثار او وجود داشـته ، کـاملا نمایان است . یکی از این آثار، شاهنامة فردوسی است . هدف از این پژوهش ، نشان دادن این ارتباط متنی میان آثار سعدی و شاهنامه فردوسی اسـت کـه بـرای بـه انجام رساندن چنین عملی ، از نظریة ترامتنیت «ژرار ژنت » که یک نظریة کامل در ارتباط بین متون است استفاده کردهایم و پیوندی را که میان نوشته های سـعدی و فردوسی دیده می شود، به طور کامل در تمام جنبه های آن بررسی کـردهایـم و به این نتیجه رسیدهایم که آثار سعدی، نمونة کاملی از یـک ترامتنیـت محسـوب می شود که با آوردن شواهد و با روش تحلیلی - توصیفی و شـرح و تفسـیر ابیـات آن، وجود کامل ترامتنیتی را که نسبت به شـاهنامه فردوسـی در آثـارش وجـود دارد، به اثبات رسانیدهایم .
The works of Sa’di are among the best masterpieces of classic Persian texts who is the full-fledged representative of Persian Culture and Literature. He had been under effect of old texts and there is an obvious relation between Sa’di prosaic works and older works before him. One of these works is Shahname by Firdausi. The aim of this study is to show and prove this textual relation between Sa’di works and Shahnameh of Firdausi which is based on the Theory of Transtextualite by Gérard Genette which is a perfect theory regarding the intertextual relations; we reviewed all links between Sa’di and Firdausi works in all aspects and came to this conclusion that Sa’di works are a complete sample of Transtextualite which is proved by providing evidences، analytic-descriptive method and their explanations and interpretations; so the full presence of Transtextualite in Sa’di works is proved in this regard.
ملخص الجهاز:
هدف از این پژوهش ، نشان دادن این ارتباط متنی میان آثار سعدی و شاهنامه فردوسی اسـت کـه بـرای بـه انجام رساندن چنین عملی ، از نظریة ترامتنیت «ژرار ژنت » که یک نظریة کامل در ارتباط بین متون است استفاده کردهایم و پیوندی را که میان نوشته های سـعدی و فردوسی دیده می شود، به طور کامل در تمام جنبه های آن بررسی کـردهایـم و به این نتیجه رسیدهایم که آثار سعدی، نمونة کاملی از یـک ترامتنیـت محسـوب می شود که با آوردن شواهد و با روش تحلیلی - توصیفی و شـرح و تفسـیر ابیـات آن، وجود کامل ترامتنیتی را که نسبت به شـاهنامه فردوسـی در آثـارش وجـود دارد، به اثبات رسانیدهایم .
بـرای نمونـه در بیـت زیر مشاهده می شود که سعدی برای بیان این نکتة اخلاقی که بزرگـواری و بخشـش بـر دیگران، بر زورگویی و تندخویی ارجحیت دارد و آن را به دیگران توصیه می کند، از افراد شاهنامه استفاده می کند و آنها را به عنوان آسـتانه هـایی بـرای ورود بـه بحـث و نکـات اخلاقی خویش قرار می دهد و می گوید: نبشــته اســت بــر گــور بهــرام گــور کــه دســت کــرم بــه ، کــه بــازوی زور (سعدی، ١٣٧٧: ٨٧) و یا: چو بهمن بـه زاولسـتان خواسـت شـد چـــپ افکنـــد آواز و از راســـت شـــد (همان: ٢٤٠) که آوردن واژههایی نظیر «بهرام گور، بهمن ، زاولستان» نشاندهندة توجه سـعدی بـه فردوسی است و این ابیات از سعدی در پوششی از واژگان به کار رفته در شـاهنامه قـرار گرفته است که بدون شناخت قبلی از شخصـیت هـای شـاهنامه ، درک ایـن ابیـات غیـر ممکن است .