خلاصة:
هر علمی منطقا بر مبادی و پیشفرضهایی متوقف است که بررسی صحت و سقم آنها در
فلسفه انجام میگیرد. از سوی دیگر در تعریف ارسطویی، منطق به عنوان ابزار فلسفه و وسیله
مصون نگه داشتن ذهن از خطا هنگام هرگونه تفکری معرفی شده است. شاید این مطلب
جالبی باشد که علم منطق، خود نیز آکنده از مبادی و پیشفرضهای فلسفی است، بهگونهای که
با تغییر این مبادی و پیشفرضها میتوان در انتظار منطقهای جدید با قواعد استنتاجی
جدیدی بود. بحث و بررسی درباره مبانی فلسفی علم منطق ماهیتا بحثی فلسفی، و به حوزه
«فلسفه منطق» متعلق است.
نویسنده در این مقاله به بحث در باب برخی از اصول موضوعه منطق ارسطویی پرداخته
و انتقادها و نظریات فلاسفه اسلامی و فلاسفه غربی در این اصول بررسی شده و سرانجام
ناکارآمدی این نظام منطقی بویژه در حوزه تعریف را به نمایش گذاشته است.
ملخص الجهاز:
"(17) براساس آنچه گفتیم مفاهیم بدیهی در منطق ارسطویی، که پایه و اساس تعاریف به شمار میآید، عبارت است از: الف) اجناس عالی (18) ب) فصول انواع ج) مفهوم وجود و مفاهیم مساوق با آن و به طور کلی معقولات ثانیه فلسفی (19) مفاهیم انواع اعم از نوع حقیقی و نوع اضافی (20) همه مرکب از جنس و فصل و به تبع غیر بدیهی است.
اکنون نوبت این است که به طرح مسائل و مشکلاتی بپردازیم که درباره این مبنا قابل ذکر است: 1ـ یک مشکل مربوط به تعریف مفاهیم بدیهی و ملاک تمایز آن از مفاهیم غیربدیهی است؛ چنانکه پیشتر اشاره کردیم، تقسیم مفاهیم به بدیهی و نظری، خود امری بدیهی نیست بلکه از امور نظری و نیازمند به اثبات است؛ بر این اساس صرف ادعای بداهت درخصوص هر مفهوم کافی از هر بحثی نیست و ادعای یاد شده به استدلال و اثبات نیازمند است؛ از همین روست که در کتابهای فلسفی یکی از چند بحث نخست و گاهی نخستین مسأله، اثبات بداهت مفهوم وجود است.
البته این نکته که برای تحقق هر رشته علمی، وجود مبانی تصوری (مفاهیمی که در علم، تعریف ناشده پذیرفته، و مفاهیم دیگر به وسیله آنها تعریف میشود) ضرورت دارد، امری مستدل است، امااین مطلب با مبنای مورد بحث ما متفاوت است.
در پایان سخن، نتیجه بحث را به عنوان نکات قابل تأمل در منطق تعریف ارسطویی و مبانی آن عرضه میکنیم، این نکات عبارت است از : 1ـ بسیاری از مقولات و مفاهیم ماهوی تحت آنها که تصور میشد از معقولات اولی است، براساس نظریات ارائه شده در فلسفه اسلامی، از معقولات ثانیه فلسفی به شمار میرود."