خلاصة:
درخت یکی از عناصر اصلی و قدیمی در نقشپردازی فرش در سراسر جهان است. در مناطق متفاوت ایران نیز درخت با اسامی و اشکال گوناگونی، در طراحی فرش مورد استفاده قرار میگیرد. درخت حیات یا درخت جاودانگی و بیمرگی، به جوهر وجود انسانی در عالم یا به دنیای پس از مرگ اشاره میکند و چنین تعریفی، رایجترین توصیف استفاده از نقش درخت در طراحی فرش است؛ اما کاربرد درخت سخنگو یا درخت واق با مفهوم درخت دوزخی در فرش، حیرتانگیز است. در اثبات ریشهشناسی مفهومی درخت دوزخی مدارک صریحی در دست نیست. علاوه بر آن، اینکه چرا تنها مناطق محدودی از ایران، فرشهایی با این طرح تولید میکردند، مسئلهای درخور پیگیری است. در ابتدا تبریز و هریس در آذربایجان، سپس چهارمحال و بختیاری، کردستان (سنه یا سنندج)، کاشان یا کرمان، مناطقی در ایران هستند که فرشهایی با این طرح از آنجا جمعآوری شده است. درخت واقی و عناصر نقشپردازی آن علاوه بر متن یا قسمتهای مرکزی قالی، در حاشیهها نیز مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین قابل ذکر است که برخی محققین بر ریشههای غیر ایرانی این طرح اشاره دارند. این طرح خاص در فرشهای ترکیه، هند، چین و برخی از دیگر کشورهای آسیایی نیز دیده میشود. نویسنده در مقاله حاضر میکوشد تا موضوعات فوق و شیوه تصویرپردازی درخت سخنگو را بر فرش، مورد بررسی قرار دهد.درخت یکیازعناصراصلیوقدیمیدرنقش پردازیفرش درسراسرجهان است .درمناطق متفاوت ایران نیزدرخت بااسامیواشکال گوناگونی،درطراحیفرش مورداستفاده قرارمیگیرد.درخت حیات یادرخت جاودانگیوبیمرگی،به جوهروجودانسانیدرعالم یابه دنیایپس ازمرگ اشاره میکندوچنین تعریفی،رایج ترین توصیف استفاده ازنقش درخت درطراحیفرش است ؛اماکاربرد درخت سخنگو یا درخت واق با مفهوم درخت دوزخی در فرش ، حیرت انگیز است . در اثبات ریشه شناسیمفهومیدرخت دوزخیمدارکصریحیدردست نیست .علاوه برآن ،اینکه چراتنها مناطق محدودیازایران ،فرش هاییبااین طرح تولیدمیکردند،مسئله ایدرخورپیگیریاست .در ابتداتبریزوهریس درآذربایجان ،سپس چهارمحال وبختیاری،کردستان (سنه یاسنندج )،کاشان یاکرمان ،مناطقیدرایران هستندکه فرش هاییبااین طرح ازآنجاجمع آوریشده است .درخت واقی و عناصر نقش پردازی آن علاوه بر متن یا قسمت های مرکزی قالی، در حاشیه ها نیز مورد استفاده قرارگرفته است .همچنین قابل ذکراست که برخیمحققین برریشه هایغیرایرانیاین طرح اشاره دارند.این طرح خاص درفرش هایترکیه ،هند،چین وبرخیازدیگرکشورهایآسیایی نیزدیده میشود.نویسنده درمقاله حاضرمیکوشدتاموضوعات فوق وشیوه تصویرپردازیدرخت سخنگورابرفرش ،موردبررسیقراردهد.
ملخص الجهاز:
"چنین طرحیدرقالیکرمان ،طرح دوطاووس گرددرخت ،ازجمله طرح هایقدیمیکرمان است که نمونه هایبسیاریازآن برقدمت وکاربردطرح شهادت میدهند،لیکن دربررسی موضوعی عنوان ،گفته هایموثقیازهیچ طراح یاقالیباف کرمانی به دست نیامدکه برکاربردمفهومیومضمونیدرخت واق دراین گونه نقش پردازیبه ویژه درجغرافیایقدیم مردمان کرمان دلالت کند.
دراین صورت درریشه شناسینقش واق نه تنهابه هزاره هایدوربلکه در گسترةجغرافیایایران به مناطق وقومیت هاگوناگونی برمیخوریم که هریک باتوجه به ویژگیهایفرهنگیخود،درباب موضوع مدنظرما،درخزانۀطرح های ثبت شده برهنرهای خود،گنجینه هاینفیسیراشماره کرده اند.
اشکال نقش پردازی واق در قالی ایرانی ازمیان تصاویر٣٠تخته فرشیکه باموضوع واق توسط مؤلف این مقاله جمع آوریگردید تعداد١٣ نمونه برقالب طرح هایمحرابیبه دلیل قرارگرفتن نقش برساختارقوس دار بالاییوبه ویژه محرابیستون دارنقش بسته است .
قدمت زمانی و مکانی واق همان گونه که پیش ترسخن آن رفت درمنشأپیداییواستفاده ازنقش درخت واق در هنرهاعلاوه برایران ،ازکشورهایهند،ترکیه وچین نیزنام برده شده است .
دردوران صفویه که یکیازاصلیترین دوره های شکل گیریواق برقالیایرانیبه حساب میآید،حمایت ها،سفارش هاودستورات دربارنقش بسیارغالب وپررنگیدرارائه تولیدات هنریداشته است ؛بنابراین میتوان نتیجه گیریکرد پرداختن به مفهوم سازینقش واق درقالینیزبادستورات درباروترویج عقایدمذهبیاز طریق تصویرگریدر آثار هنریبه همین دلیل باشد؛امادر پاسخ به این پرسش که چرا استفاده ازاین نقش عمدتادرقرون ده تااواخرقرن دوازده قمری،کاربردبیشتریداردباید اشاره کردکه نه تنهادرموردقالیایرانیبلکه درخصوص بسیاریازهنرهایسنتیایران بایداین مسئله رادرنظرداشت که برخیشیوه هایتولید،رنگ هاونقوش درمقاطع خاص زمانیرواج بیشتریمییابند.
لذا هرچند بافت قالیهایی با نقش درخت واق درایران ازرواج افتاده ولی همچنان وجود نمونه های ارزشمندی از این دست آثار باعث میشود تا در تکمیل دانش اطلاعاتی علاقه مندان ،چراییپیداییاین قالیها،ریشه هایمفهومیوشناخت مبدعیان اصلیاین نوع طرح هاونقوش تلاش هاییصورت گیرد."