خلاصة:
یکی از آن دسته شاعرانی که ظاهرا دارای دیوان مستقلی نبوده است و بی شـک بخشـی از سرودهایش از میان رفته ، ابوالمعالی نحاس رازی از شعرای فاضـل سـدة ششـم (در دورة سلجوقیان ) است . در منابع چاپ شده برخی از اشعار وی دیده می شود. با تحقیـق و تتبـع در منابع گوناگونی چون جنگها و سفینه ها و تذکره ها و ... که نوعا به حالـت خطـی بـاقی مانده است ، می توان بخشی از اشعار بازماندة وی را پیدا و یکجا کرد. آنچه که در این مقاله برای نخستین بار خواهد آمد تحقیقی در اشعار بازماندة وی می باشد که با جسـت وجـو و تتبع در منابع خطی و چاپی از قبیل تذکره ها و سفینه ها و جنگها و ... به دست آمده است .
One of the poets who apparently had no separate Divan of his own, and undoubtedly part of his poetry has been lost, is Abu Al-Ma’ali Nohas-e Razi, a 6th /12th-century learned poet, during the Saljuq rule. Some of his poetry appears in printed sources. By doing further research into various sources such as anthologies, collectanea, and poets’ biographies and miscellanies, which have generally remained in manuscript form, one can find some of the extant verses and compile them.
What appears in this article for the first time is a study of the poetry painstakingly gleaned here and there from both manuscript and printed sources such as poets’ biographies, anthologies, safinehs and the likes of them.
ملخص الجهاز:
"و تــو فکــر توســت بــاد از ابــر 1 که آن یکی همه زر یابد این یکی همه سیم نشان ماهی شیم اندر آب پیدا نیست که هست آب فسرده به رنگ ماهی شیم (گ ٢٥) مــی ده کــه بهارگــاه جــز در مــی شـــادی نبـــود روان غمگـــین را دل بـا طــرب ار قـرین کنــد شــاید چــو راح قــرین شــود ریــاحین را (گ ٤٤) ـ جنگ یحیی توفیق (سدة هشتم ): در این جنگ نیز که شباهتهایی با جنگ گنج بخش دارد اشـعاری از شـعرای قـرن پنجم تا هفتم دیده می شود، خوشبختانه تعدادی از سروده هـای نحـاس نیـز در ایـن جنگ آمده است که در ذیل آورده می شود: نقــاش بــاد کــرد بــه تاییــد نوبهــار بر روی لاله صورت زیبای گل نگـار از هـودج زمـزد غنچـة عقیـق گـل چون لعل می ز ساغر مینا شد آشکار باد صبا چو دست عروسان از این سـپس دست نگاربسـته بـرون آرد از چنـار همچون عقیق [؟]نماید از سبزه زار چرخ از شمع های لاله همـه تیـغ کوهسـار شد همچو چشم عاشق مهجور در سحر از اشک ابر دیدة نرگس سرشـکوار (گ ٢٩ـ٢٨؛ همچنین ، جنگ اسکندر میرزا، گ ٢٧٨پ [سه بیت نخست ]) دامن گل پر زرست هست امید نثـار از پی آن بر زدسـت چنـار آسـتین 2 F٥ (گ ٢٩) کلمه ای از آغاز این مصراع در دستنویس محو شده است ."