خلاصة:
قاعدة ضرورت علی و معلولی بیان می کند که هر معلولی نیازمند علت تامه است ؛ زیرا بـا وجـود علت تامه ، معلول ضروری و بدون آن تحقق معلول ممتنع است . این قاعده به حسـب ظـاهر بـا اختیار ـ که ما در درون خود به علم حضوری و وجدان می یابیم ـ تنـافی دارد؛ زیـرا طبـق ایـن قاعده ، ترجیح احدالطرفین در اختیار که فعلی را انجام دهیم یا تـرک کنـیم ، خـود یـک فعـل و نیازمند علت است که با وجود آن علت تحقق ترجیح فعل یا ترک بر دیگری ضـروری ، و بـدون آن علت ، تحقق ترجیح ممتنع است . پس دیگر اختیار و اراده برای ما ـ که اگر بخـواهیم انجـام دهیم یا ترک کنیم ـ معنا ندارد و به آن علت مربوط است . به بیان دیگر، فعل اختیاری مانند غذا خوردن فعلی است که اگر علت تامه آن محقق باشد، این فعل قطعا محقق می شود و اگر علـت تامه آن محقق نباشد، این فعل محقق نمی گردد. برای حل این شبهه پاسخ های متعددی داده شده است ؛ مثل تخصیص قاعـدة علیـت یـا یـافتن علت برای ترجیح مثل شوق اکید یا یک سوی کردن قاعده و... که هـیچ یـک صـحیح نیسـت . پاسخ صحیح آن است که ترجیح احدالطرفین ذاتی اختیار اسـت و محتـاج دلیـل جـدا از اختیـار نیست و طبق قاعدة «الذاتی لا یعلل » تخصصا و موضوعا از قاعدة علیت خارج است ، یعنی علت تحقق اختیار، خداوند است ، ولی ترجیح احدالطرفین ذاتی اختیار است و به دلیل جدا نیاز ندارد.
According to the law of causality، every effect is in need of a cause. When a perfect cause exists the effect will necessarily come into being. This law is apparently in contradiction with free will we find in ourselves intuitively. This is because based on this law، the preference of doing an action over not doing it is an act in its own right، needing thus a cause with the existence of which preference is possible. Thus free will does not have a sound meaning، for the application of free will is also bound to the existence of its cause. In other words، a voluntary deed like eating food is one that definitely comes into being when its perfect cause is available. It will not however come into being when its perfect cause is not available. Thus there is no room for free will and the choice a free agent makes. That is to say one cannot equalize between eating food and not eating food and eating when willing and not eating when not willing. If it said that it is a necessary truth that a voluntary deed is caused by its perfect cause، but free will is a part of perfect cause، we can ask again: what is the cause of free will? When this cause is available then the preference will be necessary. To solve this problem، many solutions are put forth، among which are imposing restrictions on law of causality، finding a cause like intense desire for preference، etc. None of these solutions is correct. The correct answer to this problem is to say that one can inherently prefer doing something over no doing it. This preference is not in need of an independent cause. Thus the issue under discussion is beyond the domain of the law of causality. As a result، Allah causes free will and free will causes preference without needing any further cause.
ملخص الجهاز:
"بیان شبهه بین قاعدة ضرورت علی و معلولی و اختیار شبهه و پرسش مهم در این بحث که موضوع اصلی این مقاله نیز می باشد، این اسـت کـه چگونه می توان بین اختیار انسان و قاعدة علیت و جبر علی و معلـولی جمـع کـرد؛ زیـرا معنای اختیار این است که اگر بخواهد کار را انجام می دهد و اگـر بخواهـد کـار را تـرک می کند و انجام فعل و ترک برای او مساوی اسـت ، ولـی طبـق قاعـدة ضـرورت علـی و معلولی اگر علت فعل تامه شود تحقق فعل ضروری است و اگر علت فعـل تامـه نشـود، تحقق فعل ممتنع است و ازاین رو، هیچ گاه حالت تساوی وجود نـدارد.
امام خمینی نیز به ایـن نکتـه اشـاره کـرده و می فرماید: فاعل با اراده و اختیار خود فعل را به حد وجوب مـی رسـاند و ایـن اختیـار را تأکید می کند (خمینی ، ١٣٨٥، ص٦١) البته باید توجه داشت مرحوم علامه و امام خمینی این پاسخ را دربـاره رفـع تعـارض میان اختیار و قاعده مالم یجب بیان کرده اند، نه قاعده ضرورت علی و معلولی کـه مـورد بحث ماست و آن شبهه این است که طبق قاعده مالم یجب معلول و نیز فعل اختیاری تـا واجب و ضروری نشود حاصل نمی شود و دراین صورت ، جایی بـرای اختیـار و انتخـاب نیست که در پاسخ می گویند این ضرورت از ناحیه خود فاعل مختار می آید."