ملخص الجهاز:
از اصرار مدیر برای ساندویچی بودن غذای شنبه، یعنی روز اول هفته، و شاید بهترین روزی که طعم ناهارش تا آخر هفته در ذهن بچهها میماند، تعجب کردم.
اگر قرار باشد غذایی برای ناهار ظهر هر یک از اعضا در بیرون از منزل فراهم نشود، دشواری آن بیشتر از دیگر روزهای هفته است.
جالب اینجاست که هر هفته به خودم قول میدهم طوری برنامهریزی کنم که شنبة آینده دیگر مجبور نباشم با عجلة زیاد آماده شوم، اما انگار مدیرمان هم روزگار مرا پشت سرگذاشته بود و از تجربهاش درس گرفته بود.
به محض دریافت هدیهام، با خودم فکر کردم این جعبة بزرگ را چگونه باید به خانه ببرم!
هنوز همه پراکنده نشده بودند که مدیرمان من و همکارم را صدا کرد و گفت: «خانمها، این دو پلاستیک بزرگ و محکم را برای شما آوردهام تا بتوانید هدیههایتان را کمی راحتتر به منزل ببرید.