خلاصة:
رضایت زناشویی محور بسیاری از نظریه ها و پژوهش ها بوده است . رابطه بین توانایی حل مساله و تفکرات منطقی نیز با بهداشت روانی مورد مطالعات زیادی قرار گرفته است . پژوهش حاضر، با هدف تعیین رابطه توانایی حل مساله خانواده و باورهای منطقی با مشکلات و ناسازگاری زناشویی صورت گرفت . نمونه ای از مردان و زنان متاهل (تعداد= ۱۰۳؛ ۵۰% مرد) که تاکنون به دادگاه خانواده مراجعه نداشتند، به روش نمونه گیری در دسترس ، انتخاب شدند و چهار پرسشنامه حل مساله خانواده ، تفکرات منطقی ، فهرست مشکلات زناشویی و مقیاس سازگاری زن و شوهر را تکمیل کردند. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین متغیرهای حل مساله خانواده باورهای غیرمنطقی با مشکلات زناشویی و ناسازگاری زناشویی روابط معنی داری وجود دارد . نتایج دو رگرسیون سلسله مراتبی نشان دادند که پس از کنترل اثر جنسیت ، سن ، تحصیلات ، نوع ازدواج ، طول دوران عقد، طول ازدواج ، تعداد فرزندان ، افزایش توانایی حل مساله خانواده و باورهای منطقی با کاهش میزان مشکلات و ناسازگاری زناشویی همراه است . نتایج پیشنهاد می کند که توانایی حل مساله خانواده و باورهای منطقی در رضایت زناشویی از اهمیت زیادی برخوردار است .
Marital satisfaction has been the subject of many theories andstudies. The relationship between problem-solving ability، rational thinking and mental health has also been extensively studied. The present study examined the relationship between problem-solving ability، rational thinking، as well as marital problems and maladjustments. Using convenience sampling، married participants (N=103; 50% male)، with no history of legal problems with their spouse، were selected. They completed four scales in cluding family problem-solving; irrational beliefs questionnaire (IBQ); and marital problems checklist as well as Dyadic Adjustment Scale (DAS). Results of pearson correlation coefficient showed that there were significant relationships among family problem-solving، irrational thinking and marital problems and maladjustments. Besides، findings of two hierarchical regression method showed that controlling the effects of age، gender، education، marriage type length of the spouses familiarity as fiancés، length of their marriage، and the number of children، family problem solving abilities and their rational beliefs could negatively predict their marital problems and maladjustments. The results suggest that spouses’ problem solving abilities and rational thinking play an important role in marital satisfaction.
ملخص الجهاز:
"نتایج دو رگرسیون سلسله مراتبی نشان دادند که پس از کنترل اثر جنسیت ، سن ، تحصیلات ، نوع ازدواج ، طول دوران عقد، طول ازدواج ، تعداد فرزندان ، افزایش توانایی حل مسأله خانواده و باورهای منطقی با کاهش میزان مشکلات و ناسازگاری زناشویی همراه است .
ضریب هـمبستگی 1- Effect size 2- Shadish 3- Baldwin 4- Hierarchical regression 5- Family Problem-Solving Scale 6- Forgatch 7- Kieren 8- Maguire 9- Hurlbut 10- Champion 11- Power 12- Irrational Beliefs Questionnaire 6 پیرسون برای محاسبه میزان همبستگی بین نمره های دوبار اجرای تست ۰.
برای بررسی هدف پژوهش ، درباره رابطه حل مسأله خانواده ، باورهای منطقی ، مشکلات زناشویی و ناسازگاری زناشویی ، از رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد تا بدین سؤال پاسخ داده شود که آیا بعد از کنترل اثر متغیرهای جنسیت ، سن ، تحصیلات ، نوع ازدواج ، طول ازدواج ، طول دوران عقد، تعداد فرزندان ، افزایش حل مسأله خانواده و باورهای منطقی می توانند کاهش در میزان مشکلات زناشویی و ناسازگاری زناشویی را پیش بینی کنند؟ جدول (۳) ماتریکس همبستگی میان متغیرهای وارد شده در رگرسیون طول سازگاری مشکلات باورهای حل مسأله نوع طول جنسیت سن تحصیلات دوران زناشویی زناشویی غیرمنطقی خانواده ازدواج ازدواج عقد مشکلات زناشویی ***۷۳..
به طور خلاصه ، مقایسه نتایج ابتدایی گزارش شده در این پژوهش نشان داد که زنان و مردان متأهل در میزان توانایی حل مسأله خانواده ، باورهای غیرمنطقی ، مشکلات و ناسازگاری زناشویی تفاوت معناداری ندارند."