خلاصة:
یکی از اصلی ترین پایه های توسعه در جوامع ، ایجاد امنیت است که بخشی مهمی از این ماموریت (تولید امنیت ) به پلیس واگذار شده است . از ط رفی یکی از راهبردهای توسعه امنیت ، شناسایی الگوهای جرم به منظ ور پیشگیری از وقوع جرم و کشف جرائم است . جرم ، ناهنجاری اجتماعی است ، به ط وری که جوامع هزینه های زیادی را به انحاء مختلف برای آن می -پردازند. برای شناسایی الگوهای جرم و کشف جرائم از ابزارهای مختلفی در حوزه مدیریت دانش و فناوری اط لاعات استفاده میشود. هدف از انجام این پژوهش ، ط راحی نظ ام مدیریت دانش بر اساس فن استدلال مبتنی بر مورد می باشد تا با توجه به تجارب گذشته (پرونده های ثبت شده در نظ ام پلیس ) الف - مختصات مسئله جدید (پرونده جرم ) را تبیین کند؛ ب - با توجه به مختصات مسئله جدید، روشهایی را که در گذشته برای حل مسئله به کار گرفته است را استخراج کند؛ ج - روش های حل مسئله را با توجه به مسئله جدید اولویت دهی کرده و به افسر پیشنهاد دهند و د- در صورت امکان با ترکیب برخی تجارب پیشین ، روش بهینه را برای حل مسئله جدید به پلیس پیشنهاد دهد. در این مط العه ، ط راحی محیط ی مناسب بهمنظ ور پیشتیبانی هوشمندانه از دانش پلیسی در حوزه کشف جرم ارائه می شود که به افسرانی که درگیر فرایند کشف جرم هستند، با پیشنهاد راه حلهای مناسب کمک خواهد کرد. این پژوهش در دو فاز صورت گرفته است . در فاز اول با توجه به پرونده های موجود در پلیس آگاهی یک Case Base ایجاد شد که نقش بانک دانش را در نظ ام پیشنهادی دارد. سپس در فاز دوم ، با توجه به بانک دانش ایجادشده ، نحوه استخراج دانش از بانک مبتنی بر CBR تحلیل و ط راحی شده است
ملخص الجهاز:
"هدف از انجام این پژوهش ، ط راحی نظ ام مدیریت دانش بر اساس فن استدلال مبتنی بر مورد می باشد تا با توجه به تجارب گذشته (پرونده های ثبت شده در نظ ام پلیس ) الف - مختصات مسئله جدید (پرونده جرم ) را تبیین کند؛ ب - با توجه به مختصات مسئله جدید، روشهایی را که در گذشته برای حل مسئله به کار گرفته است را استخراج کند؛ ج - روش های حل مسئله را با توجه به مسئله جدید اولویت دهی کرده و به افسر پیشنهاد دهند و د- در صورت امکان با ترکیب برخی تجارب پیشین ، روش بهینه را برای حل مسئله جدید به پلیس پیشنهاد دهد.
حال با توجه به چرخه پیش گفته ، برای پیادهسازی چرخه استدلال مبتنی بر مورد دو فاز پیش بینی شده است که در هر فاز تعدادی فعالیت صورت میگیرد که عبارتاند از: فاز اول: ایجاد Case Base o ترسیم هستیشناسی جرم سرقت ؛ o تعریف کلاسها در هستیشناسی جرم سرقت از منزل؛ o تبدیل داده به Case؛ o تعریف تابع تشابه ؛ فاز دوم: چرخه استدلال مبتنی بر مورد o توصیف نحوه بیان مسئله و پاسخ ؛ o بازیابی؛ o استفاده دوباره؛ o تجدیدنظر؛ o حفظ و نگهداری.
هدف از ساخت هستیشناسی برای جرم سرقت از منزل، ایجاد ساختار Case و درنتیجه به کارگیری آن در چرخه استدلال مبتنی بر مورد به منظور پاسخ به دو پرسش زیر است : در یک پرونده سرقت از منزل، چه کسانی میتوانند مظنون باشند؟ پس از دستگیری سارق، سرقت از چه منازلی را میتوان به وی نسبت داد؟ با این رویکرد، برای ایجاد و توسعه عملیتر هستیشناسی کشف جرم سرقت ، نیاز بود که نسبت به فضای ارتکاب جرم و دانش افسران پلیس بینش بیشتری پیدا کرد."