ملخص الجهاز:
"باورهای جامعه از جمله این مسایل که هنوز هم عده زیادی حتی در میان زنان طرفدار آن هستند،این باور است که زنان برای کار و به ویژه مدیریت در محیطهای اقتصادی و صنعتی مناسب نیستند و بهتر است به کارهای دیگر از جمله فرهنگی و آموزشی بسنده کنند.
در حالی که تفاوت بین زنان و مردان و تفاوت بین ویژگیهای این دو جنس و قابلیتهای آنان امری طبیعی بوده و نبایستی همیشه از منظر نابرابری و تبعیض به آن نگاه کرد و زنان نیز همچون مردان میتوانند مدیریت محیطهای صنعتی و اقتصادی را در دست داشته و موفق نیز عمل نمایند.
یکی دیگر از موانع موجود بر سر راه دستیابی خانمها به مشاغل مدیریتی بالاتر این است که آنها آموزشهای حین کار 1 را کمتر تجربه میکنند و سفرهایی که برای مدیریت وجود دارد معمولا برای خانمها مشکلتر از آقایان است.
از سوی دیگر کسب مشاغل مدیریتی توسط زنان علاوه بر آن که زنان را در مقابله با تبعیضاتی چون معیارهای استخدامی نابرابر، دستمزدهای نابرابر،فرصتهای آموزشی حرفهای نابرابر،دسترسی نابرابر به منابع تولیدی و امکانات نابرابر در ارتقای شغلی تواناتر میکند،سبب بالا رفتن اعتماد به نفس،کسب یک هویت مستقل و بهبود وضعیت و رشد اجتماعی آنان میشود که کل جامعه از آن منتفع خواهد شد.
طبیعی است استفاده از قابلیتها و توانمندیهای مدیریتی زنان به موازات قابلیتهای مردان برای دستیابی به امر فوقالذکر میتواند یک همافزایی 1 غیر قابل تصور ایجاد کند که خود این همافزایی سبب تحول و دگرگونی بنیادی در ابعاد مختلف میشود و الاصرف به کارگیری زنان در سطوح مدیریتی نمیتواند سبب تحول باشد و موثر ثمر واقع شود، همانطور که گروهی از مدیران مرد نیز تا به حال نتوانستهاند به این امر دست پیدا کنند."