خلاصة:
در پژوهش حاضر،تأثیر رویدادهای تنیدگیزای زندگی بر سلامت جسمانی و روانی بررسی شده است.از آنجا که چنین رویدادهایی منجر به حالات هیجانی منفی میشوند و سلامت شخص را در معرض تهدید قرار میدهند،هدف اصلی این پژوهش،شناخت میزان تأثیر عوامل تنیدگیزای بر سلامت جسمانی و روانی بود.بدین منظور نمونهای مشتمل بر 392 دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب در مقطع کارشناسی به گونه تصادفی انتخاب و براساس"پرسشنامه رویدادهای زندگی" (LEQ) و"پرسشنامه سلامت عمومی" (GHQ) ارزشیابی شدند.نتایج حاصل،معناداری رابطهء بین تنیدگی با سلامت جسمانی و روانی را مورد تأیید قرار دادند و این نکته را نیز آشکار کردند که تفاوت بین میزان تنیدگی در دو گروه دانشجویان مذکر و مؤنث معنادار نیست.افزون بر آن،نشان داده شد که اثر نتیدگی بر سلامت جسمانی دانشجویان مذکر و مؤنث معنادار نیست.در نهایت،یافتههای پژوهش حاضر با برجسته کردن انی امر که رویدادهای تنیدگیزای زندگی،پیامدهای روانی و جسمانی زیانآوری برای افراد دارند و میتوانند احتمال پدیدآیی و گسترش بیماریهای جسمانی و روانی را در آنان افزایش دهند،بر ضرورت استفاده از برنامههای پیشگیری در تعدیل نسبی اثرات تنیدگی ناشی از رویدادهای زندگی صحه گذاشته است.
ملخص الجهاز:
"با آنکه در اغلب پژوهشها از شواهدی حمایت میشود که مبین آن است که زنان در مقایسه با مردان در برابر تنیدگی آسیبپذیرترند(نازرو و ادواردز،1998؛کیمبرلینگ و اویمت،2002)، رویدادهای زندگی را تنیدگی آورتر ارزیابی میکنند (زامریپا و همکاران،2003)،نسبت به نشانهها حساسترند و بیشتر بیمار میشوند(هنکین و ارامسون،2001)و اختلالهای مرتبط با تنیدگی مانند افسردگی نیز در آنان دو برابر مردان است (ویلهم و روی،2002؛جی و کونگر،2003)،اما برخی از پژوهشگران در مورد صحت فرضیه آسیبپذیری افتراقی تردید دارند و نتایج به دست (1).
در واقع میتوان گفت رویدادهای تنیدگیزای زندگی مانند اختلافهای زناشویی یا مشکلات در رابطه زناشویی،از دست دادن یکی از والدین به علت مرگ یا طلاق، تعارضهای بین فردی خانوادگی یا حرفهای،مرگ فرد مورد علاقه و جز آن-به ویژه هنگامی که جنبه تکراری دارند،آسیبپذیری افراد را افزایش میدهند و احتمال بروز گسترهای از اختلالهای جسمانی و روانی را در آنان بالا میبرند(مکگایر و همکاران،2002؛کوهن و همکاران،2003؛میلرو همکاران،2004؛فلدمن و همکاران،2004)چرا که عوامل روانشناختی ناشی از تنیدگی نه تنها میتوانند بر الگوهای بلندمدت رفتاری یا سبک زندگی افراد اثر کنند و احتمال ابتلا و گسترش بیماریهای خاص را در آنان بالا برند،بلکه میتوانند با دگرگونیهای مکانیزمهای زیستشناختی همراه باشند و موجب تضعیف کنشوری سیستم ایمنی در خلال تنیدگی روانشناختی شوند."