جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند افتتاحية

"ما بر این باوریم که اگر همه آنان که به اعتلای دانش‌ روانشناسی دل بسته بودند،فارغ از هر جنجال،گرد می‌آمدند و در مورد واژه‌گزینی و برابر نهاده‌ها توافق می‌کردند،امروز ما شاهد انتشار روزافزون واژه‌نامه‌هایی نبودیم که بی‌هیچ تمایز و افتراقی به روبرداشت و جمع‌آوری اصطلاحهای پیشین بسنده کنند،همه برابر نهاده‌ها را بدون بررسی انتقادی و غالبا بدون توجه به زبان معیار فارسی،قواعد دستور زبان،تصریف و اشتقاق‌پذیری ارائه دهند،معنای‌ اصطلاح را از دیدگاه واضع اصلی آن یا تعاریف مختلف یک واژه در علوم گوناگون را نادیده گیرند و سرانجام انبوهی از برابر نهاده‌های‌ درست یا نادرست،همسو یا متناقض را در اختیار خوانندگان گذارند. حاصل چنین وضعیتی این است که اغلب در کلاسهای درس و در جوامع علمی،به جای بحث درباره مفاهیم،هنوز بحث در مورد واژه‌ها در جریان است،هنوز ابتدایی‌ترین اصل ارتباط که مستلزم حصول توافق آشکار یا ضمنی بین فرستنده و گیرنده در باب معانی‌ کدها یا رمزهاست نادیده گرفته می‌شود و هنوز شاهد استفاده از برابر نهاده‌های مشابه برای اصطلاحهای متفاوت یا برابر نهاده‌های‌ متفاوت برای یک اصطلاح واحد و کاربرد روزافزون اصطلاحهای خارجی هستیم؛شیوه‌ای که جز به ابتذال کشاندن دانش روانشناسی،قطع شریان حیاتی زبان علمی و برداشتهای اشتباه‌آمیز شنوندگان و خوانندگان ثمری نداشته و ندارد."