خلاصة:
در دو دهه اخیر طالبان با نمایش نوعی پایداری ساختاری ـ کارکردی نشان داده است کـه مـیتوانـد راهبردهای پیچیده قدرت های بین المللی را به بن بست بکشاند. اما درک اینکه این وضـعیت هـم چنـان ادامه مییابد یا باید منتظر رویدادهای نوظهور در مورد طالبان بود، مسـتلزم بررسـی ابعـاد و زوایـای مختلف موضوع در آینده نزدیک است . در پاسخ به این سوال اصلی که «طالبان افغان بعد از ٢٠١٤ چه سرنوشـتی خواهـد داشـت ؟» میتوان این فرضیه را که فقط بر «شروع جنگ داخلی در افغانستان بعد از ٢٠١٤» تاکید میورزد، به آزمون گذاشت . به منظور شناسایی و ارزیابی «وضعیت های محتمل طالبان در آینده » و هم چنین انتخاب احتمال قویتر، از روش «تحلیل روندها» که یکـی از روش هـای آینـده پژوهـی اسـت ، استفاده شده است . طبق یافته های این مقاله ، با توجه به حضور روندهای «سیاسی شـدن » و «اختلافـات درونـی» درون طالبان و هم چنین وجود پیشران های قدرتمندی چون «بن بست جنگ »، «اراده سیاسی کنترل بحران » و به تبع آن تقویت احتمالاتی غیر از تداوم جنگ و خشونت ، میتـوان در بلندمـدت بـه تغییر رویکرد طالبان امیدوار بود؛ زیرا ویژگی «بقای طالبان و تغییـر کـارکردی آنهـا» در اغلـب «وضعیت های محتمل » متصور بعد از ٢٠١٤ برای طالبان ، مشترک است .
ملخص الجهاز:
"در حال حاضر این نگرانی وجود دارد که با توجه به تغییرات و جابهجاییهای امنیتی و سیاسی پیش رو آیا این ماهیت و کارکرد طالبان بعد از 2014 در افغانستان ادامه خواهد یافت یا باید منتظر تغییر و دگرگونی آن بود؟ در چنین فضایی، اهمیت شناخت احتمالات و درک «وضعیتهای محتمل» طالبان در آینده مشخص میشود.
ـ افکار و ایدئولوژی اگرچه طبق تجربه تاریخی، نمیتوان انتظار داشت در اصول ایدئولوژیک طالبان تغییر چندانی ایجاد شود، اما طالبان پس از دو دهه، کاملا به رموز و فنون سیاست و قدرت آگاه شده است و احتمالا واقعیات سیاست بینالملل و جهان اسلام را به خوبی درک میکند؛ لذا بعد از 2014 چون طالبان خواهان سهم سیاسی است، به بازتعریف و روزامد کردن اندیشه و رفتار خود خواهد پرداخت.
ـ معامله سیاسی طالبان و امریکا در این شرایط، طالبان در مذاکره با امریکا موافقت خواهد کرد پس از 2014 بدون هیچ تغییر ماهوی، در ازای دریافت سهمی عمده از قدرت سیاسی در کابل یا کسب حکومت محلی بر ولایات پشتوننشین، از خشونت دست بردارد و امریکا نیز از افغانستان خارج شود.
به نظر میرسد در این احتمال، طالبان به نوعی بده و بستان سیاسی با غرب دست میزند و در ازای تغییر جهت جهاد از غرب و امریکا علیه رقبای شرقیاش یعنی چین، روسیه و ایران، بقا و حضور مجدد خود را در ساختار قدرت کسب خواهد کرد.
ادامه شرایط فعلی افغانستان بعد از 2014 ممکن است موجب بروز پدیده سیاسی «شکاف حکمرانی» و شکلگیری حاکمیتهای ضعیف شود که در این صورت دولت حاکم نمیتواند بحرانهای ایجادشده در حوزه خود را حل و فصل و مدیریت کند."