خلاصة:
توسعه در مناطق روستایی دارای ابعاد متعددی است که توسعهی اقتصادی یکی از مهمترین آن ابعاد و تجمیع سرمایه هستهی مرکزی آن میباشد. بر اساس تئوریهای اقتصادی پسانداز در یک جامعه اعم از جوامع روستایی میتواند مقدمهای برای تشکیل سرمایه و ارتقاء شاخصهای اقتصادی توسعه باشد. در این میان پسانداز بخش خصوصی شامل پسانداز خانوارها و بنگاههای اقتصادی خصوصی یکی از اجزای اصلی تشکیلدهندهی سرمایه در جوامع روستایی محسوب میگردد. در این مطالعه بهمنظور مدلسازی تابع پسانداز خانوار روستایی و بررسی تاثیر سناریوهای مختلف سیاستی از رهیافت مدلسازی ریاضی استفاده گردیده و اطلاعات و دادههای مورد نیاز از 184 خانوار گندمکار دیم شهرستان رزن که بر اساس فرمول کوکران انتخاب شده بود، در سال زراعی 92-1391 از طریق مصاحبه و پرسشنامه جمع آوری شده است. بر اساس نتایج حاصل از تحقیق، خانوارهای با ابعاد خانوار 5-7 نفره و سطح زیرکشت بیش از 40 هکتار، دارای بیشترین سطح پسانداز میباشند. این رقم در خانوارهای بیش از 7 نفر و با سطح زیرکشت زیر 5 هکتار در پایینترین حد قرار دارد. همچنین یافتههای تحقیق نشان میدهند که اجرای سناریوی سیاستی مبنی بر افزایش50 درصدی یارانه، 20 درصدی درآمد و 20 درصد مخارج خانوار بیشترین تاثیر بر وضعیت پس انداز خانوار را به همراه دارد. طبقه بندیJEL : D14,O23,Q01
Savings in a society including rural communities could be a prelude to the formation of capital and promotion of economic development. This paper aims to modeling the rural household savings and the effect of different policy scenarios on it. For this purpose، mathematical modeling approaches have been used. Needed data collected through interviews and filling up questionnaires from sample of 184 rain-fed wheat grower households in Razan County، in 92-1391 crop year. Results of the the study revealed that households with 5-7 members and more than 40 hectare of land had the highest level of savings ، and households with more than 7 members and less than 5 hectares of land had the the lowest level of savings. Also findings of the study suggest that the implementation of a policy scenario based on a 50 percent increase in subsidy، and 20 percent increase in households، income would have the greatest impact on the situation of household savings.
ملخص الجهاز:
"اشمیت و همکـاران ٣(١٩٩٢) بـا اسـتفاده از داده های سری زمانی و مقطعی ١٠ کشور به بررسی واکنش پس انداز خانوارها بـه درآمـد، ثـروت و 1 Butt 2 Noman 3 Schmidt-Hebbel متغیرهای مرگ و میر پرداخته و نشان داده اند که متغیرها درآمد و ثروت اثر بزرگی بـر پـس انـداز خانوارها داشته که با نظریه های اقتصادی نیز همخوانی دارد.
نتایج تحقیق نشان داد که با اعمال سناربوی ١، (S١) شامل افزایش ٥ درصدی یارانه های پرداختی دولت بدون اینکه باعث افزایش سطح قیمت ها و در نتیجـه افـزایش مخـارج و درآمـدهای خـانوار روستایی گردد، متوسط سطح پس انداز این خانوار افزایش قابل توجهی نداشته و در خانوارهای گروه ٢ دارای بیشترین تاثیر به صورت افزایش ١/٢١ درصدی در پس انداز خواهد بـود.
نتایج تحقیق زاهدی مازندرانی(١٣٨٤) نیز نشان میدهد که توان پـس انـداز بیش از نیمی از خانوارهای روستایی نه تنها مثبت نبوده و بلکه منفی است که این نشانگر وضعیت نامناسب پس انداز و در نهایت توان سرمایه گذاری در ایـن قشـر از جامعـه اسـت .
هرچند تحقیقات چندانی به بررسی تاثیر مستقیم یارانه بـر پـس انـداز خانوارهـای روسـتایی نپرداخته اند، ولی با توجه به این نکته که پرداخت یا عدم پرداخت یارانه به کالاهـا موجـب تغییـر قیمت آنها گردیده و همچنین به طور غیر مستقیم بر مخارج و به شکل مستقیم بر درآمـد خـانوار تاثیرگذار است ، میتوان نتایج این تحقیق را همسو با نتایج حاصل از تحقیقـات ابراهیمـی و نجفـی (١٣٨٩)، بهبودی و همکاران (١٣٨٩)، بهرامی و اصلانی(١٣٨٤)، اشمیت و همکاران ١(١٩٩٢)، بوت و همکاران ٢ (٢٠٠٦) دانست ."