خلاصة:
یکی از مباحث علوم قرآنی که توسط عالمان این علم مورد توجه قرارگرفته، موضوع «مجمل و مبین» در قرآنکریم است. جلال الدین سیوطی درکتاب «الإتقان فی علوم القرآن» فصلی با عنوان «فی مجمله ومبینه» دارد و آیاتی را که از نظر او دارای اجمال هستند و نیز آیات مبین را برشمرده و معانی مختلف آنها را بیانکردهاست. اسباب و عوامل اجمال که توسط سیوطی بیان شده، در تمامی نمونههایی که وی در کتاب «الإتقان» به آنها پرداخته است، قابل جستوجو و پیگیری نیست. این پژوهش کوشیده است به اقسام مبین(مبین متصل و منفصل)، تفاوت دیدگاه جلال الدین سیوطی و علامه طباطبایی در مبین بودن آیات و نیز چگونگی برطرف کردن اجمال آنها بپردازد.
ملخص الجهاز:
با بررسی روش علامه طباطبایی درباره تحلیل آیاتی که سیوطی آنها را مجمل دانسته(و سپس مبین آنها را برشمردهاست) میتوان دریافت که علامه طباطبایی در بسیاری از موارد برای تفسیر و شرح آیات، از «سیاق» بهره بردهاست؛ در حالی که آیاتی را که سیوطی به عنوان مبین برشمرده است، یا خود دارای اجمال و نیازمند تبیین است و یا اینکه آیه مبین، به تنهایی و بدون کمکگرفتن از سایر آیات قرآن به شکل دقیق و کامل تبیینکننده نیستند.
با توجه به روایاتی که سیوطی ذیل آیات مورد بحث در «الإتقان» و هم در تفسیر «الدر المنثور» به آنها اشاره کرده است، به نظر میرسد او معتقد است که «تسریح باحسان» بیانگر طلاق سوم بوده و شرایط بعد از طلاق سوم در آیه «فإن طلقها...
المیتة والدم ولحم الخنزیر وما أهل لغیر الله به﴾ اشاره میکند و اینکه منظور از آنچه که خداوند حرام کرده، مواردی است که در این آیه برشمردهاست و فقط همین یک روایت است که با نظر سیوطی در «الإتقان» درباره مبینبودن آیه 3 مائده مطابقت دارد(همان).
قابل ذکر است که سیوطی در میان روایات تفسیری که ذیل این آیه آورده، به سه روایت اشاره کرده است که راویان آنها امام باقر و امام علی به نقل از رسول خدا و نیز ابن عباس هستند و در این روایات، برای بیان مفهوم «کلمات» عباراتی مانند «اللهم إنی أسألک بحق محمد وآل محمد...