خلاصة:
منظومۀ خسرو و شیرین نظامی، پس از مخزنالاسرار سروده شده و در واقع دومین منظومۀ نظامی است. این منظومه، یکی از منظومههای فاخر ادب فارسی است که بعد از نظامی، شاعران زیادی به نظیرهگویی و استقبال آن روی آوردند. بررسی عنصر زمان روایی در این اثر و نشان دادن چگونگی بهرۀ نظامی از آن در خلق داستان، میتواند روشنگر مباحث زیادی باشد و تفاوت او را در چگونگی روایت داستان با شاعران پس از او روشن و مبرهن سازد. در این پژوهش، به بررسی یکی از شاخصههای زمان روایی، یعنی زمانپریشی در خسرو و شیرین نظامی پرداخته شده است. بر اساس دادههای این پژوهش، آشکار میشود که نظامی، با انواع زمانپریشی (گذشتهنگر و آیندهنگر) نظام خطی روایت را شکسته و هر تمهید زمانی برای او در حکم مقدمهای است برای کشدارتر کردن روایت. بسامد گذشتهنگرهای مکرر بسیار زیاد است و همین یکی از دلایل اطناب این منظومه است و اغراضی مانند: تأکید بر کنش انجام پذیرفته، تعلیل وقایع داستان، هنرنمایی نظامی در بیان چندبارۀ موضوع و... را در بر میگیرند. بسامد زیاد گذشتهنگرها نسبت به آیندهنگرها نیز تعلیق خواننده در داستان را رقم میزنند.
ملخص الجهاز:
این گذشته نگری تنها در دو بیت بیان شده است : حدیث چشمه و سرشستن مـاه درســتی داد قــولش را بــر شــاه ملک نیز آنچه در ره دید یکسر یکایک بازگفت از خیـر و از شـر (همان: ١٠٦) ـبعد از آنکه شاپور از جانب خسرو و مهین بانو بـرای بازگردانـدن شـیرین بـه مـداین می آید، شیرین را در جایی دلگیر می یابد و شیرین قضیه را برای او بازگو می کند که : بدان مشکو که فرمودی رسـیدم در او مشتی ملامـت دیـده دیـدم به هم کرده ک یزی چند جماش غلام وقت خود کای خواجه ، خوش باش...
ـآنجا که شیرین ، خبر بر تخت نشستن خسرو را می شنود از ازدواج خسـرو بـا مـریم تنگدل می شود چرا که : ملک را داده بـود در روم سـوگند که با کس در نسازد مهـر و پیونـد (همان: ١٨٢) و این واقعه به شرط و شروط مریم با خسرو اشاره دارد آنجا کـه خسـرو بـرای یـاری گرفتن در جنگ با بهرام چوبین به قیصر روم پناه می برد: دو شــه را در زفــاف خســروانه فــراوان شــرطهــا شــد در میانــه (همان: ١٦٠) ـدر بخش «فرستادن خسرو، شاپور را برای طلب شیرین » خسرو می گوید که : من از بهر صـلاح دولـت خـویش نیــارم رغبتــی کــردن بــدو بــیش که ترسم مـریم از بـس ناشـکیبی چو عیسی بر کشد خود را صلیبی (همان: ١٩٨) که این ابیات به سوگند خوردن مریم پیش خسرو اشاره دارد که چندی پیش روی داده است : پس آنگـه بـر زبـان آورد سـوگند به هوش زیـرک و جـان خردمنـد بـه تـاج قیصـر و تخـت شهنشـاه که گر شیرین بدین کشور کند راه به گردن بر نهم مشـکین رسـن ر بر آویزم ز جـورت خویشـتن را...