ملخص الجهاز:
"البته این سخن بدان معنی نیست که جوامع کم توسعه امکانات لازم را برای بکارگماری نیروی انسانی بصورت مولد فاقدند بلکه برعکس اغلب این جوامع دارای استعدادهای لازم و بالقوه فراوانی برای توسعه میباشند منتهی اینکه بدلیل عدم ایجاد تحول در زمینههای فکری و فرهنگی جامعه برای مشارکت در برنامههای توسعه و فقدان تشکیلاتی که بتواند با استفاده از شیوهها و روشهای همکاری دسته جمعی آهنگ رشد را سریعتر نموده و زمینه ایجاد زیربنای سالم و محکم اقتصادی را برای انجام فعالیتهای مولد و اشتغالزا فراهم آورد،از نیل بمرحله رشد اقتصادی محروم ماندهاند و چون در اقتصاد ناتوان توسعهنیافته این جوامع به لحاظ عدم وسایل و منابع کافی عامه مردم امکان آن را ندارند که فقط به اتکای نیروی فردی وضعیت اجتماعی و اقتصادی خود را اعتلاء بخشند،برای دستیابی به چنین موقعیتی ناچار از تشریک مساعی جمعی و اختیاری توام با حمایت و هدایت دولت میباشند.
در اینجا ممکن است این سوال مطرح گردد که آیا موسسات تعاونی قادر به تقلیل بیکاری و تعمیم عدالت اجتماعی میباشند؟ و اصولا امر توسعه با استفاده از شیوههای تعاونی در جامعه امکانپذیر هست؟و یا در شرایطی که به لحاظ فقدان امکانات،افراد نمیتوانند به تنهایی در راه توسعه و اعتلای زندگی خویش گام بردارند آیا مؤسسات تعاونی میتوانند به تنهایی سرمایه و ابزار و سایل کار در اختیار گروههای متشکل قرار دهند؟ اگر بپذیریم که غلبه بر مشکلات جز از طریق اعتقاد عمومی به رفع موانع با مشارکت عمومی،کمتر امکانپذیر میباشد،در اینصورت ایجاد انگیزه و روحیه تعاون در بین مردم میتواند بسیاری از معضلات را بر طرف نماید و سازماندهی و تشکل نیروهای انسانی در قالب شرکتهای تعاونی یکی از طرق این معاضدت تلاش همگانی است."