خلاصة:
هدف : این پژوهش به منظور بررسی ارتباط تنظیم شناختی هیجان ، خودکارآمدی، برانگیختگی و مهارت های اجتماعی با سوءمصرف مواد در دانش آموزان انجام شد. روش : این تحقیق از نوع همبستگی بود که در مقوله طرح های توصیفی قرار دارد. تعداد ٤٠٠ دانش آموز پایه های اول و دوم دبیرستان های شهر شیراز در سال تحصیلی ٩١-٩٠ با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به مقیاس های تنظیم شناختی-هیجان ، خودکارآمدی، برانگیختگی، مهارت های اجتماعی و فهرست سوءمصرف مواد (محقق ساخته ) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان دادند برانگیختگی و سطوح پایین مهارت های اجتماعی سهم معناداری در پیش بینی سوءمصرف مواد دارند. نتیجه گیری: نتایج مبین آن بودند که بر انگیختگی رفتاری، سطوح پایین خودکارآمدی، تنظیم شناختی هیجان ، عدم تفکر و برنامه ریزی در کارها و سطوح پایین مهارت های اجتماعی در گرایش نوجوانان به سوءمصرف مواد موثراند.
Objective: This study aimed to investigate the relationship of cognitive emotion regulation، self-efficacy، impulsiveness، and social skills with substance abuse among students.
Method: This study was a correlational one falling into the category of descriptive designs. A total of 400 senior high school students of Shiraz (first and second grades) in the academic year 2011-12 were selected by cluster sampling method as the participants of the study. These participants responded to the scales pertaining to cognitive-emotion regulation، self-efficacy، impulsiveness، social skills، and substance abuse list (researcher made).
Results: The results showed that impulsiveness and low levels social skills play a significant role in predicting substance abuse.
Conclusion: The results indicated that behavioral impulsiveness، low levels of self-efficacy، lack of cognitive emotion regulation، absence of thinking and planning in responsibilities، and low levels of social skills are effective in leading students to substance abuse.
ملخص الجهاز:
"١٠ چکیده هدف : این پژوهش به منظور بررسی ارتباط تنظیم شناختی هیجان ، خودکارآمدی، برانگیختگی و مهارت های اجتماعی با سوءمصرف مواد در دانش آموزان انجام شد.
تعداد ٤٠٠ دانش آموز پایه های اول و دوم دبیرستان های شهر شیراز در سال تحصیلی ٩١-٩٠ با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به مقیاس های تنظیم شناختی-هیجان ، خودکارآمدی، برانگیختگی، مهارت های اجتماعی و فهرست سوءمصرف مواد (محقق ساخته ) پاسخ دادند.
توسط سامانی و صادقی (١٣٨٩) ترجمـه شـده اسـت و دارای هفت عامل تشخیص داده شده که عبارتند از: ١- پذیرش : داشتن افکـاری از سیسـتم در مقابل چیزی که تجربه میشود؛ ٢- سرزنش خود: داشـتن افکـاری کـه فـرد خـود را بـه خاطر چیزیکه تجربه کرده است متهم میکند؛ ٣- سرزنش دیگـران : داشـتن افکـاری کـه فرد در آن ، دیگران را برای چیزی که تجربه کرده مـتهم مـیکنـد؛ ٤- فاجعـه آمیـزکـردن : داشتن افکاری که بیشتر بر جنبه منفی تجارب تأکید مـیکنـد؛ ٥- نشـخوار فکـری: داشـتن افکاری درباره احساسات و افکـاری کـه بـا حـوادث منفـی زنـدگی تـداعی مـیشـود؛ ٦- ٩٩ ارزیابی مجدد مثبت : داشتن افکاری با این هدف کـه بـه حـوادث منفـی زنـدگی در قالـب ٩٩ رشد شخصیتی معنای مثبت میدهـد، و ٧- تمرکـز مجـدد مثبـت : داشـتن افکـار خوشـایند درباره این که چه کاری انجام شود و چگونه از تجربیات قبـل اسـتفاده شـود.
Epstein, & Griffin اساس این دیدگاه ، نوجوان به دلیل فقـدان مهـارت هـای لازم در امتنـاع از فشـار (تعـارف ) همسالان به مصرف مواد، ممکن است ماده مخدر را مصرف کند."
(
, 
, 
)
