خلاصة:
انسان ذاتا تمایل به ستوده شدن و مورد پسند واقع شدن دارد. کیفر حتی اگر با صبغة اصلاحی یا ترمیمی صورت گیرد، همواره برای مجرم امری ناخوشایند است ، چرا که وی را به عنوان فردی که به ارزشها و یا هنجارهای حکومت و اجتماع تعرض کرده است معرفی می کند؛ اما ناخوشایندی ذات کیفر، دلیلی برای گرایش مجرم به ارتکاب مجدد جرم توسط وی و یا دیگران نیست ، بلکه عوامل چندی در مرحلة تقنین ، تعیین کیفر و اجرای کیفر به ذات ناخوشایند کیفر پیوسته و آن را به عاملی جرمزا تبدیل می کنند. آنچه از آن به وضعیت ماقبل کیفر یاد می کنیم ، تاثیر بسزایی در جرمزا بودن کیفر دارد. گاه نیز اگر عوامل موجد کیفر، مهار نشوند، کیفر نقش خنثی و بیهودهای خواهد داشت . در این جستار بر آنیم که ضمن به چالش کشیدن جرمزایی ذاتی کیفر، تاثیر عوامل مختلف را بر آن بررسی کرده و تصویر روشن و واضحی از نحوة تاثیر عوامل مختلف بر جرمزایی کیفر و جایگاه و نقش هرکدام ارائه دهیم ، باشد که لزوم تغییر سمت و سوی نظام کیفری به عدالت ترمیمی بیش از پیش توجیه گردد.
ملخص الجهاز:
"گاهی نیز، برخی از مرتکبین با اعمال کیفر از جرم خویش منصرف شده و دست به تکرار جرم نمی زنند و با اعمال کیفر پی به اشتباه خود می برند؛ گرچه این تأثیر کیفـر در کنـار متغیرهـای خاص دیگری که بعدا بیان خواهد شد به عاملی مؤثر تبدیل می شود، وجود این طیـف از مجـرمین نشان می دهد که اگر کیفر به خودی خود جرم زا بود باید همة افراد به رغم وجـود یـا فقـدان شـرایط دیگر بلااستثنا مرتکب جرم می شدند، درحالی که تأثیر متغیرهایی که در ادامه ذکر خواهـد شـد بـه گونه ای است که به ذات کیفر ماهیت جرم زایی نمی دهد بلکه علت را به نحو بارزی در خود نمایان می سازد و ذات ناخوشایند کیفر صرفا یک عامل قابل تغییر تحت تأثیر عوامل مختلف است و ایـن متغیرها در مراحل چندی کیفر را به عاملی برای جرم زایی تبدیل می کنند.
٣-١- وضعیت قبل از اعمال کیفر در این قسمت در صدد بررسی عوامل ارتکاب جرم نیستیم ، بلکه با نگاه کیفرشناسـانه بـه موضـوع ، وضعیت ماقبل کیفر را به عنوان عاملی که نقش اساسی در جرم زایی کیفر دارد و میزان تأثیر مثبت و یا منفی کیفر و یا عدم تأثیر آن را به طرز قابل توجهی تعیین می کند در نظر می گیریم ، زیرا مثلا در خصوص فردی که دارای شخصیت تکوین یافته بر اساس ارزش های جامعه اسـت ، بـه دلیـل شـدید نبودن عوامل جرم زا قبل از اعمال کیفر درصد جـرم زایـی پـایین اسـت البتـه ایـن متغیرهـا چـون در ارتباط با همدیگر عمل می کنند می توان در خصوص همین فرض این موضوع را مطـرح کـرد کـه اگر متغیر از دست رفتن آبرو به عنوان تنها دارایی این فرد مطرح باشد کیفر بـه عنـوان عـاملی بـرای جرم زایی می تواند مطرح شود."