خلاصة:
صغیر گاه خود مستقلا مرتکب جنایت علیه دیگری میشود و گاه تحت تاثیر اکراه مرتکب جنایت میشود. قوانین جزایی قبلی، جنایت عمد و شبه عمد صغیر را به منزلهی خطای محض میدانست، اما قانون مجازات اسلامی 1392، با حذف واژهی «به منزله» جنایت صغیر را ظاهرا خود خطای محض میداند. از سوی دیگر قانون قبلی و فعلی مجازات اسلامی به تبع نظر بیشتر فقها در مورد صبی غیر ممیزی که اکراه بر قتل شده، به قصاص اکراه کننده قائل است. گرچه در مورد صبی ممیز، قتل را به اکراه کننده منتسب ندانسته، بلکه به صبی ممیز (اکراه شونده) منتسب دانسته و عاقلهی او را مسئول پرداخت دیهی مقتول میداند. این اندیشه (تفکیک میان اکراه صبی ممیز و غیر ممیز) در اکراه بر سرقت حدّی در قانون مجازات اسلامی 1392 هم به نوعی پذیرفته شده است. این مقاله با هدف نقد این دو نکته (خطای محض دانستن جنایت صغیر و تفکیک میان اکراه صغیر غیر ممیز و ممیز) به بررسی فقهی – حقوقی این مسئله میپردازد.
Sometimes a minor independently commits a crime against some other person (crimes against bodily integrity such as murder، assault and battery، injury، disenfranchisement …) and some other times she/he is forced to do so. According to the Islamic Penal Code (1982) and the previous Code، intentional or unintentional crime committed by a minor is regarded as a sheer mistake; in the Islamic Punishment Code (2013)، however، the term ‘as’ has been eliminated and crime committed by a minor is، according to this Code، just a sheer mistake. On the other hand، both in the previous and present Codes and according to the opinion of majority of jurists، if a non-discerning minor is compelled by another to kill the third person، the compelling one shall alone be liable to Qisas. As for discerning minor، however، murder is not attributed to the compelling one but to the discerning minor، and her/his Aqilah (close relatives) shall pay the Diah (blood money). In the Islamic Punishment Code (2013)، the same idea (making a distinction between a discerning minor and non-discerning minor) has been somehow accepted for being compelled to commit a theft. The present article makes a juridical-legal study of the same point aiming to criticize two ideas of ‘regarding a crime by a minor as a sheer mistake’ and ‘making distinction between discerning minor’s being compelled and non-discerning minor’s’.
ملخص الجهاز:
"ممکن است گفته شود عبارت «محسوب میشود» در مادهی 292 معنای عامی دارد که هم شامل مواردی که خطای محض حقیقی هستند، میشود و هم شامل مواردی که خطای محض حقیقی نیستند، ولی خطای محض به شما رفتهاند: قانونگذار در صدر ماده از عبارت «محسوب میشود» استفاده کرده است تا بتواند همهی مواردی که حکم خطای محض دارند (اعم از اینکه ماهیت و حقیقت آن خطای محض باشد یا نباشد) را در یک ماده جای دهد (مزروعی، 1394: 207) در پاسخ گفته میشود، نتیجهی چنین سخنی آن است که مادهی 292 مجمل است، یعنی به هر حال جنایات صغیر چیست؟ عمد است ولی خطای محض محسوب میشود یا حقیقتا خطای محض است؟ معاون در قتل صغیر بر اساس چه مادهای و چگونه مجازات میشود؟ لازم به ذکر است قانون مجازات اسلامی 1370 در دو ماده بر این مطلب تأکید میکرد که جنایات صغیر خطای محض بوده و بر عهدهی عاقلهی اوست.
»، اما این ماده در مورد کسی که صغیر ممیز را به ارتکاب جرم حدی منتسب به دیگری (یعنی مواردی غیر از زنا و لواط و مساحقه و شرب مسکر که در آن مباشرت شرط است و عمل به مکره منتسب نمیشود) اکراه نماید، جرم حدی به استفاده کننده منتسب نیست و او به حداکثر مجازات قانونی همان جرم محکوم نمیشود، بلکه به تعزیر محکوم میشود؟ نتیجهگیری و پیشنهادها قانون مجازات اسلامی 1370 عمد و شبه عمد صغیر و مجنون را به منزلهی خطای محض می دانست در حالی که قانون مجازات اسلامی 1392 آن را حقیقتا خطای محض میداند."