خلاصة:
دانش بینرشتهای جامعهشناسی هنر، برای شناخت جوامع، به آثار هنری نیز رجوع میکند. در این مقاله، هنر نگارگری دورۀ ایلخانی و تیموری ازنظر جامعهشناختی بررسی میشود. هدف اصلی این تحقیق بنیادی که با روش توصیفی و نمونهپژوهی انجام گرفته، یافتن عوامل مؤثر بر هنر و هنرمندان این دو دورۀ تاریخی است. فرضیۀ اصلی نیز بر تأثیر عوامل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بر هنر و هنرمندان، در مقابل تأثیر هنر بر جامعه مبتنی است. برای این منظور، دو نگاره از کتابهای جامعالتواریخ رشیدی و ظفرنامۀ تیموری بهعنوان نمونه، تحلیل تطبیقی میشوند. وجه اشتراک این دو نگاره، تأکید بر عظمت مقام شاهی است و تنها وجه تمایز این دو اثر، در نوع نگاه هنرمندان به پادشاه است که در شرایط سیاسی و اجتماعی این دو دورۀ تاریخی ریشه دارد. در جمعبندی کلی، ارتباطی دوسویه در عظمتبخشی به حاکمان و هنر این دورهها دیده میشود. بنابراین، میتوان گفت هنر نگارگری دورۀ ایلخانی و تیموری، نقش بسیار مهمی در بقا و القای عظمت این حکومتها داشت و درواقع، حمایت از هنر، قدرتی والا برای پادشاهان به ارمغان میآورد.