خلاصة:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه پردازش حسی و معنایی اطلاعات در سه گروه بیماران دچار اسکیزوفرنیا، بیماران دچار افسردگی اساسی و گروه کنترل سالم انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر، علی ـ مقایسهای و از نوع طرح مورد شاهدی بود. جامعهی آماری این پژوهش را کلیهی افراد مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی و اختلال افسردگی بستری در بیمارستانهای شهرستان اردبیل تشکیل داد. تعداد 30 نفر مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی و تعداد 30 نفر مبتلا به اختلال افسردگی به روش نمونهگیری تصادفی ساده به عنوان گروههای مورد مطالعه و تعداد 30 نفر نیز به همین روش از بین جامعه افراد بهنجار به عنوان گروه مقایسه انتخاب شدند در نهایت 4 نفر از گروه اسکیزوفرنی و 2 نفر از گروه افسرده از شرکت در مطالعه خودداری کردند یعنی در کل 84 نفر در این پژوهش شرکت کردند. پس از تشخیص روانپزشک، هر سه گروه با استفاده از پرسشامههای نیمرخ حسی بزرگسال و آزمون افتراق معنایی آزگود ارزیابی شدند. یافتهها: نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که در مؤلفههای ثبت پایین (p
The purpose of this study was to compare sensory and semantic information processing in three groups of people with schizophrenia people with major depression and normal groups. In an exposit facto design 30 people of each group were selected randomly. After
psychiatric diagnosis، three groups were tested by adult sensory profile and azgod deferential test. The results of multivariate analysis of variance (MANOVA) showed that there are significant difference between three groups in low registration، sensory sensitivity and sensation avoiding (p<0/01، p<0/01 and p<0/03 respectively). But
there was not significant difference between groups in sensation seeking. In semantic processing، there was significant difference among three groups in appraisal، potency and activity components (p<0/001، p<0/001 and p<0/002 respectively). But in the danger
component، there was not significant difference among groups.
Additionally، there was not significant difference between patient with schizophrenia and major depression in any components of sensory and semantic information processing. As a result، in comparing with normal group، patient with schizophrenia and major depressive
disorder process sensory and semantic data differently. Thus، low registration، sensory sensitivity and sensation avoiding are common factors in psychopathology realem. Furthermore، appraisal، potency and activity components are poor in clinical population.
ملخص الجهاز:
"با توجه به نتایج موجود، از آنجا که حساسیت و بازداری افراطی نسبت به محرک های حسی و همچنین اختلال در مهارت های اجتماعی که خود نتیجه اختلال در پردازش حسی است ، جنبه ی خیلی مهمی از اختلال اسکیزوفرنی و تا حدی اختلال افسردگی اساسی است ، بـنابراین شناسایی سبک پـردازش حسی در افراد مبتلا به این اختلالات 1- Matthews & Southall 2- McCarley 3- Nestor 4- Spitzer 5- Anderson & Pirolli 6- Collins & Loftus 7- Neely 8- Verdoux & Van os خود می تواند به شناسایی دقیق این اختلال کمک زیادی بکند.
از آنجا که فقدان علاقه و لذت و انگیزش به عنوان یکی از نشانه های مهم هر دو اخـتلال اسکیزوفرنی و افسردگی است انتظار بر این بود که این دو گـروه به طور 1- Cromwell 2- super sensitivity معنی داری از نظر جستجوی احساس پایین تر از گروه بهـنجار باشند ولی نتـایج پژوهش نشان داد که این سه گروه از این نظر با هم تفاوتی ندارند، به نظر می رسد با توجه به ثبت پایین و اجتناب حسی در این دو گروه ، آنها به صورت درونی به احساس دلبخواهی خود می رسند ولی افراد سالم برای رسیدن به آن احساس ، بیشتر در جستجوی اطلاعات از بیرون می باشند."