خلاصة:
روش: روشهای مورد استفاده در این تحقیق، توصیفی و تحلیلی است که در آن، به چگونگی، چرایی و چیستی سازمانهای جامعه مدنی و الزامات آن در فقرزدایی پرداخته شده است. یافته‌ها: وجود جامعه مدنی برای فقرزدایی بسیار مهم است و مشارکت آنها با بخش دولتی در پروژه‌های فقرزدایی می‌تواند به امحای آن کمک شایانی کند. با این وجود مشکلاتی که فراروی سازمانهای جامعه مدنی اعم از شناسایی آنها، أثربخشی و نفوذ و در نهایت تأمین مالی وجود دارد، نتیجه حاصله این است که شکستن دور باطل فقر مستلزم مجموعه‌ای از اقدامات هم زمان است. سازمانهای جامعه مدنی امکان مشارکت مردم فقیر را در جامعه فراهم نموده و تسهیل‌کننده فرآیندهای تحول اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در سطوح گروهها و افراد جامعه می‌باشند. بحث: بحث این مقاله در خصوص نقش مؤثر سازمانهای جامعه مدنی در فقرزدایی است که با مشارکت قوی و فعال این سازمانها، ظرفیتهای تولیدی افراد فقیر افزایش یافته، به شرکت در تصمیم‌گیریها ترغیب شده و در مجموع موجبات توانمندی فقرا و خروج از گردونه فقر فراهم می‌گردد.
ملخص الجهاز:
بحث : این مقاله در خصوص نقش مؤثر سازمانهای جامعه مدنی در فقرزدایی است که با مشارکت قوی و فعال این سازمانها، ظرفیتهای تولیدی افراد فقیر افزایش یافته ، به شرکت در تصمیم گیریها ترغیب شده و در مجموع موجبات توانمندی فقرا و خروج از گردونه فقر فراهم میشود.
ظهور سازمانهای مردم نهاد ویژه ای که دارای کارکردهایی در بعضی بخشها هستند دولتها را قادر ساخته است که با این سازمانها در اجرای مسائلی مانند مشاوره و اطلاع رسانی ، آموزش ، برنامه های اجتماعی و دیگر برنامه های توسعه اقتصادی محلی همکاری داشته باشند.
بنابراین باید مسائل در حال تغییر توسعه توسط دولتها، سازمانهای مردم نهاد، اجتماعات محلی و خانواده ها مورد توجه قرار گیرد و یک مشارکت و همکاری قوی بین دولت و جامعه مدنی پدید آید و به طور جدی پیگیری شود.
اهمیت واقعی رویکرد چند بعدی به فقر در این حقیقت نهفته است که می توان با سیاستگذاری و برنامه ریزی فضایی را به وجود آورد که به گسترش و تعمیق سازمانهای جامعه مدنی کمک نموده ، ظرفیتهای تولیدی افراد فقیر افزایش یافته ، آنها به شرکت در تصمیم گیریها ترغیب شده و توانمند گردند که مجموعه این عوامل بر زندگی آنها تاثیر بسزایی دارد.
در واقع جامعه مدنی از این دیدگاه درصدد تأمین خدمات دولتی و مراقبت اجتماعی است ، زیرا در دهه ٩٠ بانک جهانی به دنبال اعطای وامهای مشروط برای بار بدهی دولتهای در حال توسعه بوده و همچنین درصدد کاهش فشارهای وارد شده بر دولتها در کشورهای فقیرتر بود.