ملخص الجهاز:
من یک نکته از کتابی را که مقایسهای بین تعلیموتربیت و آموزشوپرورش دبستان و پیشدبستان در ژاپن و آمریکا کرده است ارائه میکنم و آن این است که در ژاپن بچهها در دورة دبستان و پیشدبستان به مدرسه نمیروند تا چیزی یاد بگیرند بلکه میروند که فقط دوستان خود را ببینند و بازی کنند.
نوع دیگر بازیها، بازیهای نمادین و سمبلیک است که بچهها بعد از دوسالگی آن را شروع میکنند و به کمک این بازیها، مسائل اجتماعی خود را درک و حتی بدین وسیله ترسها و مسائل مربوط به هیجانهایشان را با خودشان تطبیق میدهند.
در سالهای اول دبستان کوشش میشود نوع یادگیری و فعالیت بچه با بازی توأم باشد زیرا اگر شما به تعریف بازی توجه کنید، بازی یک عمل و کار لذتبخش و خودجوش است که بچه و نوجوان علاقه به انجامش دارد و از آن لذت میبرد و انگیزهای درونی برای انجام آن بازی دارد.
یعنی زمانی که کتابی باز میشود اگر حجمی بتواند قصه را بهطور زنده و ملموس جلوی بچهها باز کند چند اتفاق برای بچه میافتد، اولا کمک میکند به تجسم سهبعدی کودک یعنی آن فضا را به طور واقعی میتوانند ببیند و دورش بگردند.
با کتاب و اسباببازی به بچه ها یاد میدهند که این سازهها که ساختهاند به چه درد میخورد، درواقع تمام اطلاعات آموزشی و چیزهایی که بچهها را حساس و کنجکاو کرده در آن ردة سنی از طریق اسباببازی برای کودک جا میافتد.