خلاصة:
موضوع این مقاله بررسی واژه هایی در صد غزل اول دیوان حافظ است که به طور ظاهری می توان آن ها را واژگـانی زنانه دانست . برای یافتن معانی و مفاهیم پنهان آن ها و اینکه آیا منظور شاعر از آوردن این الفاظ ، معنـای ظـاهری آن هاست یا در ذهن و اندیشه اش مفاهیمی ماوراء معنای ظاهری این الفاظ را در نظر داشته است . این پـژوهش از نوع کیفی و روش تحقیق نیز اسنادیـ کتابخانه ای است و از روش تحلیل محتوا به صورت کیفی نیز برای تحلیـل اشعار حافظ بهره گرفته شده است . اگرچه حافظ در غزلیاتش صراحتا اشاره ای به زن نداشـته اسـت (بـا اینکـه در برخی از غزل های او انتقاد از اجتماع وجود دارد، غزل حافظ به طورکلی عارفانه است نه اجتماعی . بـه بیـان دیگـر، عاشقانه ـ عارفانه است ؛ عاشقانه هایی که همه مدح و حمد و ثنای پروردگار اسـت )، زن در اندیشـة حـافظ جایگـاه بسیار والا و ارزشمندی دارد. حافظ برای فهم عامه و ادراک بهتر همگان هـرجـا خواسـته از خداونـد خـود سـخن بگوید، به توصیف زن و زیبایی های او پرداخته و همة توصیفات عاشـقانة او از زن ، اسـتعاره و کنایـه از پروردگـار و دقیقا اشاره به خداوند است .
ملخص الجهاز:
بررسی واژگان زنانه در غزلیات عرفانی حافظ شیرازی عزت ملاابراهیمی ١، الهه علیخانی *2 چکیده موضوع این مقاله بررسی واژه هایی در صد غزل اول دیوان حافظ است که به طور ظاهری می توان آن ها را واژگـانی زنانه دانست .
روش تحقیق در این پژوهش ، بیشتر روش اسنادی (کتابخانه ای ) بوده است ، اما حجم بیشـتر کار تمرکز بر دیوان حافظ و شروح عرفانی بود که بر این دیوان نوشته شـده اسـت ؛ بنـابراین ، از روش تحلیل محتوا به صورت کیفی نیز برای تحلیل غزلیات استفاده شده است .
در این پژوهش همة ابیاتی را که در آن ها الفاظی همچون موارد ذکرشده یافت می شد (البته در ١٠٠ غزل اول دیوان )، که از لحاظ ظاهری می توان حمل بر اشاره بـه زن کرد، مشخص کردیم و سپس از لحاظ عرفانی به بررسی و کندوکاو در آن ها پرداختیم .
پس ، به طورکلی ، می توان گفت : «حافظ توصیفات زنانه را در اشاره به پروردگار یکتا و یگانـه به کار برده است » و این خود مسئله ای بسیار حائز اهمیت اسـت کـه در افکـار ایـن بـزرگ مـرد تاریخ ادب و عرفان ایران بتوان چنین ارزش و جایگاه و ارج و منزلتی از زن یافت .