خلاصة:
طی سالهای ۲۰۱۱-۲۰۱۳ سه دولت مختلف در مصر قدرت را در دست گرفتند. بر این اساس، بسیاری
از کشورها در اتخاذ موضع گیری نسبت به این تغییرات سر در گرم شدند. در این میان رفتار و کنش
عربستان سعودی در قبال مصر و به خصوص دولت محمد مرسی در فاصله ۱۷ ژوئن ۳۰۱۲ ۴ جولای
۳ مورد توجه صاحب نظران بوده است. پرسش مشخص مقاله این است که، چگونه می توان رفتار
عربستان سعودی را در برابر دولت اخوانی محمد مرسی و سقوط وی، تبیین نمود؟ برای پاسخ گوبی به
این سوال، اگر نزدیکی و تیرگی روابط میان عربستان و مصر را به عنوان متغیر وابسته در نظر بگیریم.
چهار عامل را می توان به عنوان متغیر مستقل و اثرگذار بر آن در نظر گرفت: ۱. ماهیت سیاسی و
اجتماعی اخوان المسلمین؛ ۲. بحران سوریه؛ ۳. راهبرد جدید آمریکا در منطقه خاور میانه؛ و
۴. شکل گیری بلوک مصر، ترکیه و قطر. بر این اساس، فرضیه مقاله این است که: عامل اول یعنی
ماهیت سیاسی و اجتماعی اخوان المسلمین بر روابط عربستان و مصر تاثیر منفی می گذارد؛ عامل دوم
بر این روابط تاثیر مثبت میگذارد؛ عامل سوم یعنی راهبرد جدید آمریکا در منطقه موجب حساسیت
عربستان و منفی شدن روابط با مصر اخوانی شد؛ و متغیر چهارم که تکمیل کننده و به نظر موجب
تلاش جدی عربستان سعودی در راستای سقوط محمد مرسی شد. شکل گیری بلوک مصر، ترکیه و
قطر بهعنوان رقیب آل سعود در میان جوامع اهل سنت بوده است. پژوهشگر در این مقاله با توجه به
روش توصیفی - تحلیلی و بهرهگیری از منابع کتابخانهای به ارزیابی فرضیه خواهد پرداخت.
ملخص الجهاز:
بر اين اساس ، فرضيه مقاله اين اسـت کـه : عامـل اول يعنـي ماهيت سياسي و اجتماعي اخوان المسلمين بر روابط عربستان و مصر تاثير منفي مي گذارد؛ عامل دوم بر اين روابط تاثير مثبت مي گذارد؛ عامل سوم يعني راهبرد جديد آمريکا در منطقه موجب حساسـيت عربستان و منفي شدن روابط با مصر اخواني شد؛ و متغير چهارم که تکميل کننده و بـه نظـر موجـب تلاش جدي عربستان سعودي در راستاي سقوط محمد مرسي شد، شکل گيري بلوک مصر، ترکيـه و قطر به عنوان رقيب آل سعود در ميان جوامع اهل سنت بوده است .
بر اين اساس ، پرسش مشخص مقاله اين است که ، چگونه مـي تـوان رفتار عربستان سعودي را در برابر دولت اخواني محمد مرسي و سقوط وي ، تبييـن نمـود؟ بـراي پاسخ گويي به اين سوال ، اگر نزديکي و تيرگي روابط ميان عربـستان و مـصر را بـه عنـوان متغيـر وابسته در نظر بگيريم ، چهار عامل را مـي تـوان در اثرگـذاري بـر آن مـشخص نمـود: ١.
بـه عبارتـي ديگر، قدرت گيري و به حکومت رسيدن اخوان المسلمين در مصر و اثـرات منطقـه اي آن موجـب دلهره در حاکمان سعودي گرديد؛ بدين نحو که در صورت موفقيت بينش اخواني ، در جهان اهـل سنت و همچنين درون جامعه عربستان بدون شک نوع حکومت غيرمردمي و قبيلـه اي سـعودي با چالش جدي مواجه مي گرديد؛ بنابراين مشاهده مي کنيم کـه سـعودي هـا در مـصر از ابتـداي پيروزي انقلاب ابتدا به حمايت جدي از بازماندگان از دولت مبارک و سپس به بديل سازي احـزاب سلفي هم سو با خود در برابر اخوان المسلمين پرداختند و در ايـن ميـان بـا رونـدي پيچيـده بـر هزينه هاي دولت مرسي افزودند.