ملخص الجهاز:
"اگر «حل و فصل جدی» همان چیزی است که در سطر بعدی «نوعی سازگاری این دو چشمانداز [یعنی شخصی و جمعی]» خوانده میشود و توجیه سازگاری مذکور در کلام مترجم گرامی این باشد که «نیگل قصد دارد دستکم به شیوة جلوهگر شدن امور در نظر هر یک از ما وفادار باشد؛ اگر متأثر از آن نباشد»؛ پس نمیتوان معنای محصل و ایجابیای از این جملات دریافت.
به دیگر سخن، دریافت این نکته دشوار است که چگونه «حل و فصل جدی» - درصورتی که قرار باشد واقعا جدی تلقی گردد- برقراری نوعی سازگاری باشد که مبتنی بر نظر هر یک از ما (خوانندگان آثار نیگل– و در نتیجه متنوع در نسبت ها و سطوح-) شکل میگیرد؟ به زعم بنده و بر مبنای ادعای مترجم گرامی، یا باید عبارت «حل و فصل جدی» را جدی نگرفت یا نیگل طرح جدیدی برای ارائه نداشته است!
درج و نقل نامتعارف حرف «را»ی مفعولی در برخی جملات مانند صفحة ۴۹، بند سوم، سطر پنجم: «در عوض باید هر دو مولفهای را که این تنگنا را به وجود میآورد [...
۵. برخی جملات مبهم بوده و ابهام از ناحیة مترجم است نه نویسنده، مانند صفحة ۵۶، بند دوم، سطور پنجم تا هشتم: «و، بر اساس تفسیری طبیعی، قاعدهای از این دست قاعدهای است که هیچکس نمیتواند آن را به عنوان قانون کلی اراده کند، چون برای موردی که در آن مورد آن کس خود را در موضع آن شخص ]مشمول قاعدة کلی[ تصور میکند خواستنی نیست»."