خلاصة:
در تاریخ روشنفکری جهان ، نوعی گفتمان ستیزه جویانه در بین روشنفکران شکل گرفته است . در ایران نیز در دورة پهلوی اول در میان روشنفکران ، انگلیس ستیزی و بعد از شهریور بیست ، آمریکاستیزی مشهود است . غرب ستیزی روشنفکران غرب ، به مفهوم افشای رفتار ناعادلانه غربی برای غیر غربیهاست و چامسکی آن را از مولفه های روشنفکری میداند. غرب ستیزی به عنوان مولفه ای از گفتمان روشنفکری، در برخی از آثار داستانی بعضی از نویسندگان نمود یافته است . در این نوشتار براساس روش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مطالعات اسنادی و کتابخانه ای، مولفه غرب ستیزی در مفهوم هرگونه بیگانه ستیزی و سلطه ستیزی، در آثار داستانی هدایت ، آل احمد و ساعدی بازتاب داده شده است . از دلایل وجود گفتمان غرب ستیزی در ایران ، میتوان به احساس حقارت ایرانی در مقابل عظمت تاریخ و تمدن و هویت و فرهنگ اصیل گذشته خود، انتقاد و نگرش بدبینانه به غرب به دلیل سوابق ننگین استعمار و یاس حاکم بر روشنفکران بعد از کودتای ٢٨ مرداد اشاره کرد. هدایت در بعضی از نوشته هایش از تبلیغات آمریکایی انتقاد و رفتار غیرانسانی آن را افشا میکند. غرب ستیزی آل احمد در نگرش انتقادی او از استثمار کشورش به دست بیگانگان و انتقاد او از مظاهر تمدن غرب و آمریکاستیزی نمود مییابد. غرب ستیزی ساعدی به شکل استعمارستیزی، آمریکاستیزی و روسیه ستیزی نمود یافته است .
ملخص الجهاز:
در این نوشتار براساس روش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مطالعات اسنادی و کتابخانه ای، مؤلفۀ غرب ستیزی در مفهوم هرگونه بیگانه ستیزی و سلطه ستیزی، در آثار داستانی هدایت ، آل احمد و ساعدی بازتاب داده شده است .
یکی از دلایل دیگر غرب ستیزی در ایران ، ناامیدی حاکم بر روشنفکران در سال های بعد از کودتای ٢٨ مرداد بوده است که ازجملۀ این روشنفکران در حوزة ادبیات داستانی، میتوان به آل احمد و ساعدی اشاره کرد.
او وظیفۀ روشنفکر را جهان شمول میداند و به روشنفکران غربی متذکر میشود که رفتار ناعادلانه و غیرانسانی کشورهای غربی را برای غیر غربیها عیان کنند و پوستۀ آراستۀ غرب را پاره کنند تا دنیای در حال توسعۀ غیر غربی فریب آنها را نخورد (شیخی، ١٣٨٤: ٢٩٣) این ویژگی، تنها اختصاص به چامسکی ندارد؛ در این زمینه می توان به چند نمونه از موضع گیری رسمی روشنفکران بزرگ جهان علیه سیاست های کشورهای غربی اشاره کرد؛ مثلا برتراند راسل در جنگ ویتنام ، جانب مبارزان ویتنامی را گرفت و سیاست جنگی آمریکا را محکوم کرد.
آمریکا تا قبل از کودتای ٢٨ مرداد ١٣٣٢ مورد احترام روشنفکران غیر چپ ایرانی بوده است ، اما چگونه است که هدایت در ١٣٢٥ داستانی را به نگارش درمیآورد و در آن از رفتار آمریکاییان در یک کشور جهان سومی انتقاد میکند؟ پاسخ این است که هدایت ، مانند اغلب نویسندگان و روشنفکران آن دوره ، تحت تأثیر اندیشه های حزب توده بوده است ؛ علاوه بر این ، هدایت به عنوان روشنفکری پیشرو در زمانۀ خویش ، به خوبی از رسالت خود برای روشنگری مردم آگاه بوده است و در مقابل ناعدالتیها لب به انتقاد میگشاید.