خلاصة:
پژوهش حاضردر پی بررسی ساختار تمدّن اسلام در عصر اوّل عبّاسی و نقش عناصر ایرانی در آن است؛ با توجّه به اینکه تمدّن میراث بشری است و به این لحاظ تمدّن با انسان مرتبط و از دستاورد های مادی بشر است ؛ تمدّن در عصر عبّاسی به تنهایی یک جهان است که در طولانی ترین دوره تاریخ قرون میانه نقش آفرینی کرد و در نهایت این تمدّن، رنگ و نژاد و امّت معینی نبود؛ نه عربی و نه ایرانی، نه ترکی و رومی و نه زنگی و نژاد سیاه و سفید و یا زرد ، نه تمّدن سروران آزاد یا بردگان ، بلکه تمدّن «عصر اسلامی عبّاسیان به اختصارو آشکاری تمام» بود که« بغداد »پایتخت اداری آن و مرکز دنیا بود . لذا تلاش شده است با توجّه به غنای منابع و سرچشمه های طبیعی و اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی تمدّن عصر عبّاسی؛ که باعث غنای پدیده های این تمدّن در زمینه های سیاسی ، اداری ، معیشتی و عمرانی و تسریع در انتقال و تبادلات فرهنگی شده ؛ به پایتخت امکان دهد تا بر مناطق دور دست کشور پهناور عبّاسی سیطره و حاکمیّت داشته باشد که نتیجه تحقیق با تکیّه بر یافته های کتابخانه ای نشان می دهد که عصر عبّاسی علاوه بر نیاز جامعه به دانستن وآگاهی نسبت به مسائل اطراف ، آشنایی با فرهنگ های گوناگون و دستاورد های علمی و توجّه وزارءو خلفا ،رشد هر چه بیشتر علوم و شکل گیری نهضت ترجمه و شکوفایی تمّدن اسلام را فراهم آورد است ،که نقش عناصر ساختاری [عنصر ایرانی و خراسانی علی الخصوص و عنصر عرب ]و بنیان های فرهنگ و تمدّن[ اسلامی ، یونانی ، ایرانی و هندی ] در این عصر، برجسته و قابل ذکر است .
ملخص الجهاز:
لذا تلاش شده است با توجه به غنای منابع و سرچشمه های طبیعی و اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی تمدن عصر عباسی ؛ که باعث غنای پدیده های این تمدن در زمینه های سیاسی ، اداری ، معیشتی و عمرانی و تسریع در انتقال و تبادلات فرهنگی شده ؛ به پایتخت امکان دهد تا بر مناطق دور دست کشور پهناور عباسی سیطره و حاکمیت داشته باشد که نتیجه تحقیق با تکیه بر یافته های کتابخانه ای نشان می دهد که عصر عباسی علاوه بر نیاز جامعه به دانستن وآگاهی نسبت به مسائل اطراف ، آشنایی با فرهنگ های گوناگون و دستاورد های علمی و توجه وزارءو خلفا ،رشد هر چه بیشتر علوم و شکل گیری نهضت ترجمه و شکوفایی تمدن اسلام را فراهم آورد است ،که نقش عناصر ساختاری [عنصر ایرانی و خراسانی علی الخصوص و عنصر عرب ]و بنیان های فرهنگ و تمدن [ اسلامی ، یونانی ، ایرانی و هندی ] در این عصر، برجسته و قابل ذکر است .
عصر عباسیان با توجه به دوره های متعدد دولت عباسیان و به لحاظ اجتماعی ، فرهنگی ، دینی ، و سیاسی و نظامی به سه دوره تقسیم شده است که عصر اول آن از سال (١٣٢ تا ٢٣٢ ه ق / ٧٥٠ تا ٨٤٧ م ) است که عصر طلایی تمدن اسلامی و عصر« نفوذ ایرانیان » است که در زمینه های فکری و ادبی و عمران و تشکیلات اداری و سیاسی درخشید و از «خلیفه سفاح تا خلیفه واثق » نه خلیفه عباسی که زمان هریک برجستگی ویژه ای داشته ،ادامه یافت که در این تحقیق نقش خلفای نه 43 گانه عباسی، ساختار جامعه عباسی متشکل از عناصر ایرانی و خراسانی و نقش منطقه خراسان و عنصر عرب دخیل در ساختار تمدن اسلام ( ١٣٢ تا ٢٣٢ ه ق ) و بنیان های تمدن و فرهنگ منشعب از فرهنگ اسلامی ، یونانی ، ایرانی و هندی مورد تحلیل قرار گرفت .