خلاصة:
وبر از سویی در اخلاق پروتستان متوجه شده بود که ایدههای مذهبی بر منافع اثر میگذارند، از سوی دیگر قائل به رابطه علی برعکسی در اخلاق اقتصادی مذاهب جهان بود که در جامعهشناسی تطبیقی دین او بهخوبی نمایان میشود. ارزشها که در اخلاق پروتستان و روح سرمایهداری نقش ابتدایی و اصلی داشتند، در دیگر مقالههای او بهویژه مطالعات تطبیقی مذاهب به پدیدههای ثانویه تحول مییابند و حوزه منافع در بسیاری از موارد، نقش ابتدایی و اصلی را بهدست میآورد. این تغییر دیدگاه وبر، یعنی پررنگشدن حوزه منافع نسبت به حوزه ارزشها، بیشتر بهطور تلویحی و گاه بهطور مستقیم دیده میشود. هدف این مقاله این است که با استفاده از تحلیل متون و مقالههای اخیر وبر در زمینه ادیان و بهخصوص دین اسلام، بدین پرسش پاسخ دهد که آیا حوزه دینی همچنان برای او متغیر اصلی باقی میماند؟ تا چه حد تبیینات اخیر را میتوان ماتریالیستی قلمداد کرد؟ آیا تبیین وبر در مورد اسلام، ماتریالیستی است؟ نتایج این پژوهش نشان میدهد که تمام پیشفرضهای مهم او در اولین مقالهاش با عنوان اخلاق پروتستان و روح سرمایهداری، همان اثری که برای او شهرت جهانی آورد و انگیزه مطالعات تطبیقی او شد، با مطالعات تطبیقی بعدی وی همجهت نبود. در حقیقت، مطالعه اخلاق اقتصادی مذاهب جهان، اطلاعاتی علیه چیزی فراهم میکند که وبر تقریبا در طول یک نسل روی آن کار کرده بود.
In one hand, Weber, in the Protestant Ethics, has understood that religious ideas influence profits, and on the other hand, in his comparative sociology of religion, he has acknowledged a reverse causal relationship in economical ethics of other religions throughout the world. Values which play main and primary role in the Protestant Ethics and Spirit of Capitalism, in his other articles especially his comparative studies about religion have been turned into secondary phenomena. In most of the cases in his recent works, the domain of profits has gained a primary and major role. This turn in Weber's viewpoint can be distinguished but in an implicit and indirect way. In this paper, we, by documentary method, have tried to analyze his recent articles and texts about religions and especially Islam, to answer the following questions: Whether religious domain is still a main variable for him or not? To what extent his recent explanations can be considered as materialistic? Is Weber's explanation about Islam a materialistic one?
Results of this research has demonstrated that all of his important presumptions, mentioned in his first paper entitled "The Protestant Ethics and Spirit of Capitalism" and brought him a global fame and motivated him for comparative studies, were not consistent with his following comparative works. In fact, research on the economic ethics of different religions throughout the world provided him information which was against those gathered by him during almost his first period of life.
ملخص الجهاز:
هدف این مقاله این است که با استفاده از تحلیل متون و مقاله های اخیر وبر در زمینۀ ادیان و به خصوص دین اسلام ، بدین پرسش پاسخ دهد که آیا حوزة دینی همچنان برای او متغیر اصلی باقی میماند؟ تا چه حد تبیینات اخیر را میتوان ماتریالیستی قلمداد کرد؟ آیا تبیین وبر در مورد اسلام ، ماتریالیستی است ؟ نتایج این پژوهش نشان میدهد که تمام پیش فرض های مهم او در اولین مقاله اش با عنوان اخلاق پروتستان و روح سرمایه داری، همان اثری که برای او شهرت جهانی آورد و انگیزة مطالعات تطبیقی او شد، با مطالعات تطبیقی بعدی وی هم جهت نبود.
1 Stones در این مقاله با ارجاع به متون جامعه شناسی - اغلب جامعه شناسی ادیان وبر - این موضوع بررسی میشود که وبر تا چه حد به نظر خود وفادار مانده و تا چه حد از آن فاصله گرفته است ؟ آیا حوزة مذهبی برای او همچنان متغیر اصلی و مستقل باقی مانده یا آن را منوط و وابسته به حوزه های دیگر و از جمله اقتصاد میدانسته است ؟ تا چه حد تبیینات اخیر او را میتوان ماتریالیستی قلمداد کرد؟ آیا تبیین وبر در مورد اسلام ماتریالیستی است ؟ شایان ذکر است ، این مقاله درصدد این نیست که ثابت کند وبر ماتریالیست است ، بلکه بیشتر قصد آن دارد تا به جنبه هایی از وبر اشاره کند که کمتر به آن توجه شده است و آن ، بعد ماتریالیستی اوست .