خلاصة:
میان نام و ویژگیهای برخی از پهلوانان پیوندهایی وجود دارد. واژة سیاوخش یکی از این نمونههاست. سیاوخش واژهای اوستایی است که دانشمندان زبانشناس و اسطورهشناس با توجه به ویژگیها و بنیادهای اسطورهای این شخصیت معنیهایی برای این واژه پیشنهاد کردهاند که میتوان آنها را به سه دسته تقسیمکرد: 1ـ بارتولمه، نیبرگ، مایرهوفر و پورداود آن را «دارندة اسب نر سیاهرنگ» معنی کردهان. 2ـ یوستی و مختاریان معنی آن را به ترتیب «مرد موی سیاه» و «سیاهدرخت» دانستهاند. 3ـ مهرداد بهار با توجه به ویژگیهای اسطورهای سیاوخش، این واژه را «مرد سیاهچهره» معنی کرده که قطعه شعر گورانی سید براکه (1210-1290ﻫ) از دیدگاه اسطورهشناختی و تاریخی این دیدگاه را تأیید میکند.
ملخص الجهاز:
"چـو پاسخ نـدادنـد آزاد را برانگیـخت شبــرنگ بهـزاد را (شاهنامه، 5/ 141/ 706، 711) و با نام «اسب سیاه» نیز شناخته میگردد: ز راوی چنین است ما را خبـر کـه گشتـاسب را آن شه دادگـر ز اسبـان یکی بود در پایگـــاه که بودی ورا نام «اسب سیــاه» (زراتشتنامه، ب942-943) همچنین اسب خسروپرویز: کجات اسب شبدیز و زرین رکیب که زیر تو انــدر بدی ناشکیب (شاهنامه، 8/ 356/ 412) 2ـ یوستی (Justi, 1963, 299b-300a) Syāvaršan را به معنی «مرد (موی) سیاه» میداند که با نام Syāma'k- «دارندهی موی سیاه» هممعنی است (1961, 1631 Bartholomae,).
چنین تا ملک او بگرفت ضحاک بیفکند آن «بهشتیشاخ» در خاک (روایات داراب هرمزدیار: 2/ 245/ 21، 23) انوشیروان مرزبان نیز جمشید را درخت میخواند: بریدند پس «درخت شاه جمشید» که او از جان شیرین گشت نومید (همان، 2/210/ 9-10) نظامی نیز با اشاره به مرگ جمشید، او را سالخوردهدرخت مینامد: مزن اره بر «سالخـــورده درخت» که ضحاک ازینگشت بیتاج وتخت (کلیات، 2/ 1324، 24) 3ـ مهرداد بهار واژهی سیاوخش را به معنای «مرد سیاه / سیهچرده» میداند."