خلاصة:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین استفاده از شبکه اجتماعی فیسبوک و سلامت اجتماعی دانشجویان دانشگاه اصفهان است. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه اصفهان مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 92-1391 است که از میان آنها با روش نمونهگیری خوشهای تصادفی تعداد 300 نفر بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته که دارای سوالهایی مربوط به متغیرهای پژوهش است و روایی و پایایی آن تایید شد. نتایج بهدست آمده نشان داد که بین استفاده از شبکه اجتماعی فیسبوک و سلامت اجتماعی دانشجویان رابطه معنادار معکوس وجود دارد. همچنین از بین زیر مقیاسهای سلامت اجتماعی، زیر مقیاسهای انسجام اجتماعی – پذیرش اجتماعی- انطباق اجتماعی و شکوفایی اجتماعی رابطه منفی معناداری با استفاده از شبکه اجتماعی فیسبوک داشتند و تنها زیر مقیاس مشارکت اجتماعی رابطه مثبت معناداری با استفاده از شبکه فیسبوک داشته است.
ملخص الجهاز:
"در پژوهش حاضر سلامت اجتماعی بهعنوان یک ضرورت برای داشتن زندگی سالم افراد جامعه خصوصا نسل جوان در نظر گرفته شده است که میزان آن تحت تأثیر استفاده از شبکههای اجتماعی همچون فیس بوک میتواند دستخوش تغییرات قرار بگیرد و این تغییرات در پژوهش فعلی مورد بررسی قرار میگیرد.
با توجه به اینکه دانشجویان در زمره بزرگترین طیف مخاطبان و فعالان شبکه فیسبوک به شمار میآیند و در فضای دانشگاه به علت وجود امکانات برای استفاده از اینترنت با فضای سایبری آشنا شده و این فضا جهتگیریهای شناختی، عاطفی، فرهنگی و عملی آنها را تحتالشعاع خود قرار میدهد و نتیجه و پیامد آن تأثیر روی تمام جوانب زندگی از جمله سلامت اجتماعی آنان است.
امروزه فضاهای شبکههای مجازی تعاملات متفاوتی با شکل سنتی میان افراد برقرار ساخته است که این امر تأثیر غیرقابل انکاری بر روابط اجتماعی افراد به جای گذاشته است لذا افراد فارغ از الزاماتی چون جنسیت، طبقه، قوم، نژاد و مکان با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و بر این اساس هویتهای جدیدی از خود نشان میدهند لذا در این فضا انسجام، انطباق و پذیرش اجتماعی کاربران کاهش یافته و افراد بعد از مدت زمانی احساس بیگانگی با خود و جامعهای که در آن عضو میباشد را احساس میکند همچنین در فضای مجازی افراد بیشتر دنباله رو اعضای دیگر بوده و سعی دارند به نوعی خود را با الگوها و معیارهای افراد جامعه مجازی سازگار کنند لذا شکوفایی اجتماعی و خلاقیتهای فردی آنها کاهش یافته و به مرور زمان به افرادی فاقد خلاقیت و مقلد ارزشها و علائق دیگران تبدیل میشوند."