خلاصة:
اگر هر تبدیل و تحول نظام مندی یا ایجاد هر نوع گوناگونی کمال محور در صورت یک شیء را یک «جزء حرکت» از مجموعه جزء حرکت های مطرح در نظام مرکب الجزاء و البته فرایندمدار حرکت تکاملی شیء در موجودیت زمینی آن بدانیم و بنامیم، با توجه به اصل بنیادین ثبات و جاودانگی جوهره عقلانی یک شیء و ثبات و پایدار اصول یا سنت های عقلی جاودانه و تبدیل ناپذیر و تحویل ناپذیر الهی در فرایند کمال محور آفرینش جهان، این تبدیل ها و دگرگون شدن های پیدرپی و ا لبته صوری (یا همان تجلیات گوناگون و صورت مند برآمده و وجودپذیرفته از حقیقت واحده آسمانی یا علمی یک شیء) هستند که (درمجموع) تحقق بایسته و شایسته حرکت متحدالاجزاء و در وحدت شیء را در نیل به هدف مقصود (یعنی نیل به همان کامل ترین صورت از پیش تعریف و تبیین شده برای شیء در همگونی با صفات دانش بنیان الهی) محقق می سازد. این تبدیل ها و دگرگون شدن های پی درپی (و البته نظام مند و فرایندمدار) در صورت، (اگرچه در پاسخ به گوناگونی های واقع شونده و متوالی در صورت نیازهای شیء یا اشیاء موجود در عالم به یکدیگر است، ولی) خود این فرصت طلایی را به دست هنرمندان و معماران هر عصر و زمان می دهد که در پرتو نور شکوفنده و روزافزون اندیشه انسانی، به همراه دست مایه هایی از جنس علم و تکنیک و تکنولوژی که از میدان تجربه های گذشته و حال خود به همراه برمی دارند، قدمی دیگر و فراتر در بستر پیمایش «راه زنده، فرایندمدار یا تکامل محور هر چیز با مقصد همگونی با مطلق کمال» (یعنی همان «صیرورت الی الله») بردارند. در این مقاله می خواهیم این حقیقت فراموش شده قرآن بیان را دوباره رونمایی کنیم که یکی از بزرگ ترین و خدایی ترین راه کارهایی که می توانیم مشکل اسلامی نبودن معماری کشورمان را بدان واسطه کارسازی نموده و درد بی هویتی معماری مان را در بستر پیمایش راهی البته تدریج مند، آرام آرام (ولی مطمئن و نتیجه بخش) درمان کنیم، پی گرفتن دوباره «راه طبیعی یا الهی شکوفندگی» یعنی «تجربه مداری تفکرمحور و دانش بنیان» است. هدف اصلی این مقاله ارائه بیان نسبتا مشروحی از این معنای بسیار عظیم است که تجربه مداری تفکرمحور و دانش بنیان همان کارستانی است که پرورش دهنده رحمان در دل زنده و هوشمند رحم رشددهنده متصل و بهره گیرنده از رحمانیت و غفاریت دانش مدار خود (یعنی در دل زمین و عالم طبیعت) برای تحقق کامل شکوفندگی روح و عقل انسانی بر پا داشته است. در واقع امر، هندسه گوناگون شونده صورت ظاهری یا جسمانی آثار ما (در عین ثبات جوهره معنایی و سازمان تغییرناپذیر عقلانی شان)، «فرصت» و «مسیر» یا «مصیر»ی است که پرورش دهنده رحمان یعنی حضرت الله، آن یگانه جاری متجلی در آینه دانش های نوبه نو، برای پیمایش طریق شکوفایی و رشد مرحله به مرحله روح و اندیشه انسان تدارک دیده است، لذا عدم استفاده از فرصت زندگی و کار و تلاشی دانش بنیان و تجربه مدار در این جهان، مساوی با بیرون رفت طفل روح و اندیشه از رحم پرورش دهنده رحمان یا بریده شدن راه تغذیه تازه به تازه (یا بند ناف) آن، و به تبع، محروم شدنش از جریان مستمر فکر و علم بالنده شکوفنده رحمانی و درنتیجه، بازماندن از پیمایش فرایند طبیعی رشد و بلوغ است.
If any systematic change or conversion towards perfection in the form of a thing be named as “a sub-movement” of a complex of sub-movements known in the process-based system of a thing’s evolutional movement in its earthly existence، then، in accordance to the basic principle of a thing’s eternal intellectual essence and to the unchangeable، everlasting divine laws of the perfection-bound process of creation، these constant formal conversions (in whole) are led in the rightful، unified movement of elements in reaching the ultimate goal (which is the best and most complete form of each thing، in harmony with the divine knowledge-based attributes). These continual (systematic and process-based) conversions of form (even though in answer to the consecutive conversions of mutual needs of things in the world)، give artists and architects of any time a golden opportunity to take a new step in the way of “the live، process-based، and developing path of a given thing، with the goal of reaching harmony with the absolute Perfection” (which is but “sairurah ila Allah”، or becoming toward Allah). This paper is aimed at highlighting this forgotten truth of the Qur’anic saying، and one of the most effective solutions that could gradually and slowly (but certainly) solve the problem of identity and Islamic affinity in architecture، is to re-explore “the natural/divine path of maturing،” realized by “the reflective، knowledge-based experience”. The main goal of this paper is to present a comprehensive discussion of this truly magnificent meaning. A reflective، knowledge- based experience is the key to the nourishment of compassion inside the living، intelligent womb connected to the knowledge-based forgiveness and mercifulness (inside the earth and the natural world) for the maturing of human mind and soul. In fact، the converting geometry of the physical form of a work of art (despite its fixed essential meaning and unchangeable intellectual organization)، is an “opportunity” or “path” that the Compassionate Nourisher (Allah) has prepared for maturing، and step-by-step growth of human mind and soul. Therefore، losing the opportunity of life، work and knowledge-based experiences in this world equals to the departure of soul and wisdom from the merciful، nourishing womb، which in consequence، results in dissection from the ever-flowing، nurturing stream of knowledge and wisdom، and in conclusion، hinders one from traveling on the natural path of growth and maturity.