خلاصة:
ادبیات نظری و یافته های تجربی نشان دهنده طیف وسیعی از معیارهای مختلف در زمینه همسرگزینی می باشد. در این پژوهش تلاش شده است که با روش کیفی، راهبرد روش رویش نظری و کسب داده از موقعیت واقعی کنشگران، به درک بهتری از معیارهای همسرگزینی دست یابد. داده های این پژوهش از طریق نمونه گیری هدفمند و مصاحبه روایتی نیمه ساختارمند با جوانان (دختر و پسر) شهر مشهد صورت گرفته و بعد از تحلیل، تعداد سیزده مقوله که بیانگر اولویت های همسرگزینی افراد بود، استخراج گردید. این مقوله ها عبارتند از قیافه و ظاهر، ویژگی جسمی، منشی و رفتاری (خلق و خوی) ویژگی شخصیتی و روحی، تناسب ارزش های اجتماعی و فرهنگی، داشتن شناخت پیشین، روابط عاطفی و احساسی، امنیت داشتن، استقلال داشتن، تعهد داشتن، تناسب اعتقادی، احترام متقابل و درک کردن. در نهایت تقابل های دوقطبی به عنوان مقوله هسته انتخاب شده است (طبقه، تحصیلات، جنسیت، مذهبی بودن و منطقی بودن). با عنایت به این مقولات هسته و در پایان دو الگو و مدل متفاوت برای دختران و پسران ترسیم گردید، این دو الگو نشان می دهد که انتخاب های دختران و پسران در هر الگو، آمیخته از نظریات مختلف از جمله نظریه همسان همسری، نظریه انتخاب عقلانی، نظریه روابط فردی و نظریه پالایش می باشد.