خلاصة:
حرکت یکی از مفاهیم بنیادی در نظام شناختی بشر است . این مفهوم مـی توانـد بـه گونـه هـای مختلف در زبانها بازنمایی شود. همین تفاوت در قالب بندی سازههـای مفهـومی حرکـت ، بنیـاد نظریة الگوهای واژگانی شدگی را شکل می دهد. این نظریه می تواند خانوادههـای زبـانی را برپایـة چگونگی ادغام سازههای رویداد حرکتی ردهبندی کند. امـا نارسـایی هـایی نیـز در ایـن رویکـرد به چشم می خورد. پژوهش حاضر می کوشد پس از طرح این نارسایی ها، با توجه بـه زبـان فارسـی ، راهحل هایی ارائه دهد. نتیجه حاکی از آن است که در تحلیل رویـداد حرکـت ، دو رویکـرد مجـزا مدنظر است . نخست رویکرد کلی نگر، که صرفا سازههـای مفهـومی کـانونی را در فعـل حرکتـی ادغام می کند و دوم رویکرد جزئی نگر، که در آن سازههای مفهـومی پیرامـونی نیـز در ادغـام در فعل حرکتی ، موثر عمل می کن د.
Motion is considered as a fundamental concept in human cognitive system which could be represented in languages differently.Such diversity forms the basis of the lexicalization pattern theory، identified by Leonard Talmy. Based on the conflation of the conceptual elements، this theory is able to define and classify language families. However، it suffers from some inadequacies. The present paper is going to explain these deficiencies، and present some solutions. The results of the study show that there are two different approaches to the motion event: 1- wide approach، which merely conflates main conceptual elements in the verb; 2- narrow approach، which conflates peripheral constituent elements in the verb as well.
ملخص الجهاز:
"واژگانی شدگی در فعل های حرکتی فارسی : الگویی تازه ندا ازکیا دانشجوی دکترای زبانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی ، واحد علوم و تحقیقات، تهران فرهاد ساسانی دانشگاه الزهرا چکیده حرکت یکی از مفاهیم بنیادی در نظام شناختی بشر است .
آرای عمده درایـن خصـوص عبارتنـد از: فرشـیدورد (١٣٤٧: ١١٩)، شریعت (١٣٥٠)، اردیبهشت (١٣٥٧)، رستم پور (١٣٥٩)، رخشـانفـر (١٣٦٣)، انوری و احمدیگیوی (١٣٧٥)، صفرفیروز (١٣٧٦)، روشن (١٣٧٧)، جعفری سـهامیه (١٣٧٧)، حسـابگر (١٣٧٧)، صــفوی (١٣٧٩)، غیاثیـان (١٣٧٩)، رحــیم مزرجـی (١٣٧٩)، لشــگرینــژاد (١٣٨١)، غفـاری (١٣٨٤)، فـامیلی (٢٠٠٦)، روحـی زاده (١٣٨٦)، فیاضـی و دیگـران (١٣٨٧)، مادرشاهیان (١٣٨٨)، گندمکار (١٣٨٨)، مهرابی (١٣٨٩) و ذوالفقـاری (٢٠١١).
طبقه بندی سه شقی فعل های حرکتی (تالمی ، b٢٠٠٠: ٦٠) زبان/ خانوادة زبانی سازههای خاص رخداد حرکتی که در ریشة فعلی تجلی یافته است رومنس ١، سامی ٢، پولینزیایی ٣ نزپرس ٤، کادو٥، ژاپنی ، کرهای حرکت + مسیر زبانهای هندواروپایی (به جز رومنس ) فنلاندی-اوگریایی ٦، چینی ، اجیبوا٧، والپیری ٨ حرکت + رخداد همراه [شیوه یا سبب ] آتسوگوی ٩ (و ظاهرا بیشتر زبانهای هوکان ١٠ شمالی )، ناواهو١١ حرکت + سازهی برجسته ردهبندی دوشقی ، نتیجة نگرش به سازههای واژنحوی در رمزگذاری سازة معنایی مسـیر در رویدادهای حرکتی است .
بررسی عناصر مفهومی در تحلیل فعل های حرکتی تالمی (a٢٠٠٠: ٢٧- ٢٥) می نویسد: در هر رویداد حرکتی ، پنج سـازة مفهـومی شـیوه، سـبب ، برجسته ، زمینه و حرکت می توانند به کار روند، اما هر زبان تنها یک الگوی واژگانی کـردن غالـب دارد."