خلاصة:
عمق و گستردگی تفکر و اندیشه مولانا در پیوندی استوار با تسلط وی بر علوم قرآنی است. نگاهی به کثرت مفاهیم قرآنی در مثنوی نشان میدهد که مولانا موجبات رستگاری و نجات انسان را تنها در قلمرو وحی میجوید.
مولانا معانی و مضامین آیات قرآن را بهگونهای خلاّق در حکایات خود درج کرده و توجه به این حکایات، بیانگر روشهای تاویلگرایانه مولانا در مثنوی است.
Depth and vastness of Moulana’s thought is due to the strong bond he has with koranic sciences. A glance at the frequent occurrences of the koranic concepts demonstrates that Moulana seeks redemption and salvation of man in the realm of prophetic revelation (wahy).
Moulana has creatively incorporated the meanings and themes of koranic verses in his anecdotes thus focusing on these stories is expressive of the interpretative methods that have been employed in Mathnavi.
ملخص الجهاز:
مولانا معانی و مضامین آیات قرآن را به گونه ای خلاق در حکایات خود درج کـرده و توجه به این حکایات، بیانگر روشهای تأویل گرایانه مولانا در مثنوی است .
بـه همـین جهت از این منظر و با در نظر گرفتن مفاهیمی ارزشمند کـه عرفـان اسـلامی در سـایۀ شریعت محمدی به اشعار ناب عرفایی هم چون مولانا «جلالالدین محمد بلخی » شـاعر و عارف نامدار سده هفتم هجری بخشیده است ، نگارنده ایـن سـطور در ایـن مقالـه بـر آن است تا به بررسی سیمای پیـامبر(ص ) و آمـوزههـای گفتـاری و رفتـاری ایشـان و اهـل بیت (ع) و نیز نقش قرآن کریم در مثنوی معنوی بپردازد.
البته «مولانا» از دیدگاه صوفیانه به قرآن مـی نگـرد و از آنجـا کـه هـر عـارفی بـه درجه ای متفاوت از حال و مقام نسبت به سایرین می رسد و این امر ناشی از تفـاوت میـزان کشف و شهود و تجربه روحانی شخصی است ، بنابراین نوع نگرش او بـه قـرآن و تأویـل آن دارای مرتبۀ ویژه و خاص خود اوست ، که شاید با تـأویلات سـایر صـوفیه اخـتلاف داشـته باشد.
به دیگر سخن ، مثنوی وی نوعی تفسیر یا به بیان دیگـر تأویـل صوفیانه است و به سـبب آن کـه ایـن شـاعر عـارف، جـامع علـوم دینـی و عرفـانی بـوده، در این مسیر از توجه به قرآن و واژگان و مفاهیم و داستانهـا و حکایـات قرآنـی جهـت پیوند دادن با تعالیم عرفانی سود جسته است .
٤. احادیث و قصص مثنوی فروزانفر، بدیع الزمان، ترجمه و تنظیم : حسین داودی ، انتشارات امیرکبیر، چاپ دوم، تهران، ١٣٨١.