خلاصة:
تقدیرگرایی (فاتالیسم) یکی از ویژگی های جوامع سنتی شرقی و اعتقادی است که طبق آن، سرنوشت انسان از قبل مقدر شده و تمامی امور براساس مقدرات رخ می دهد و جای گاهی برای انتخاب و اختیار انسان وجود ندارد. در این مقاله، پس از ریشه یابی عنصر تقدیرگرایی در ایران، نشانه های آن، از جمله: ستاره پرستی و اخترشناسی، بخت، نذر و صدقه و اعتقاد به نیروهای ماوراءالطبیعی، در شاه نامه و چهار اثر حماسه مذهبی دیگر (علی نامه، حمله حیدری باذل مشهدی، حمله حیدری راجی کرمانی و تازیان نامه؛ خلاصه خاوران نامه) مورد بحث و بررسی قرار گرفته، مشخص گردید که پیش گویی از طریق منجمان در شاهنامه، بیش تر از آثار حماسی - مذهبی، و برعکس پیش گویی از طریق الهامات الاهی و وحی و هاتف ماوراءالطبیعی در آثار مذهبی بیش تر از شاهنامه است. همچنین اعتقاد به بخت و اقبال در شاهنامه پررنگ تر از آثار حماسی - مذهبی است. در میان حماسه های مذهبی مورد مطالعه، خاوران نامه از نظر اسطوره ای به شاهنامه نزدیکتر است. در مراتب بعد از آن، به ترتیب حمله حیدری راجی کرمانی، حمله حیدری باذل مشهدی، و علی نامه قرار می گیرد.
Fatalism is one of the characteristics of the traditional eastern societies according to which، the destiny of man is predetermined and all affairs take place based on this destiny hence there is no room for man’s free will.
The origin of fatalism in Iran is studied in this article and its signs such as star worship، astrology، fortune، alms giving، belief in supernatural powers are discussed in Shahnameh and four other epic religious works including Alinameh،Haydari attack by Bazel Mashhadi and Raji Kermani and Tazian nameh، summary of Khavarannameh. It became clear that predictions made by the astronomers in Shahnameh are more frequent than in the epic religious works and on the contrary predictions made through divine and supernatural inspirations and revelations are more common in the religious works. Also، belief in fortune and chance is Shahnameh is more prominent than in the epic religious works.
Among the religious epics under study، Khavaran nameh is closer to Shahnameh in terms of Mythology. Next comes، Haydari attack by Kermani and Bazel Mashhadi، and Ali nameh respectively.
ملخص الجهاز:
com مقدمه تقديرگرايي(فاتاليسم )اعتقادياست که معتقدان به آن چنين مـيپندارنـدکـه سرنوشت انسان ازپـيش مقـدرشـده ورخ دادن تمـاميامـورواتفاقـات ،طبـق همـان مقدراتيصورت ميگيردکه ازپيش تعيين شده اسـت .
پيروان اين آيين ،به نيرويغيرقابل تغييرسرنوشت و اين که موجودات توسط نيروهايملکوتياداره ميشوند،معتقدهستند.
(طبري،١٣٥٩:٢٦٨) مفهوم لوگوس ١که بعدهاهراکليت به مثابه قانون کل پديده هـايکيهـانيبکـار ميبردورواقيون همين مفهوم رابه معناي«روح جهان »بکاربردندوميگويند«لغـت » عربيهم ازهمين واژه آمده ،اقتباس ازدائوونظايراين نوع مفاهيم است کـه درهنـدو ايران رواج داشت .
»(همان ،٢٦٩) ٢- تقديرگرايي در اديان ايران پيش از اسلام ٢-١ در انديشه ميترايي درآيين ميترايي،خداوندبزرگ ،زروان است وچون زروانيان ،سـخت بـه تقـدير معتقدبودند؛به همين دليل ،ستاره شناسيدرآيين ميترايي،بسـيارمـوردتوجـه مـردم واقع شد.
(همان ،ص ٢٠٨،ابيات ١٦٦٢٠-١٦٦١٠) ٦-٣ پيش گويي در حملۀ حيدري راجي کرماني مادرمرحب ،به اوگفت :ديشب ازستاره شناسان شنيدم که نبـيبـاسـپاهيگـران از يثرب زمين به اين جاميآيدوماراشکست ميدهد،قلعۀمارافتح ميکنـدوتمـام گـنج آن رابدست ميآورد؛ولينميدانم که چه کسيازاين جام بيجاده رنگ ،شراب مينوشـدوچـه کسيشرنگ .
(علينامه ،صص ٤٧٦-٤٧٥،ابيات ١٠٦٦٠-١٠٦٤٨) ٨-٢ نذر کردن و صدقه دادن : نذرکردن وصدقه دادن يکيديگرازنشانه هايتقديرگرايياست که انسان براي رهاييازغلبه تقديربه آن متوسّل ميشود: ٨-٢-١ نذر کردن در حملۀ حيدري باذل مشهدي نذرکردن حضرت علي(ع ):چندروزپـس ازبرگشـتن علـيازبيـت الحـرام ،(در جريان ابلاغ سورۀ توبه به برهنه طواف کنندگان )حسن وحسين ،چنان تب کردنـدکـه ازضعف تن نيروييدربدن نداشتند.
به گونه ايکه درهـردوره ايتقـديرشـده اسـت بيايـدوازهمـان خانواده پيشينيان هم پيداست که آن سرانجام نيکيايکه ازايشان بايست ،به آفريدگان اورمزد ميرسيد،رسيده است .
(کريستن سن ،١٣٦٨:٢٢٤–٢٢٣) ١٨-هوم ،گياهيزردرنگ باگره هاينزديک به هم بوده است که درايران باستان ارزش نمادين وآيينيداشت .