خلاصة:
این مقاله وضعیتی را مطالعه می کند که متورم بودن ترازنامه، استفاده از اقلام تعهدی اختیاری به منظور مدیریت سود افزایشی را با محدودیت مواجه می سازد. ترازنامه متورم به واسطه استفاده از اقلام تعهدی اختیاری در دوره های گذشته و انباشت این اقلام در خالص دارایی های عملیاتی شرکت ها بروز می کند. در چنین شرایطی پیش بینی می شود، شرکت ها به منظور اجتناب از گزارش سود غیرمنتظره منفی )عدم تحقق پیش بینی های سود(، مدیریت سود واقعی و مدیریت پیش بینی های سود را در دستور کار خود قرار می دهند. به منظور آزمون این پیش بینی از داده های 342 شرکت، مشتمل بر 20233 مشاهده شرکت سال در طی دوره زمانی1380-91 و رگرسیون لوجستیک با اثرات - - ثابت استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد، در زمانی که خالص دارایی های عملیاتی شرکت ها به واسطه استفاده از اقلام تعهدی اختیاری بیش از واقع گزارش شده اند، احتمال استفاده مدیران از مدیریت سود واقعی
افزایشی برای تحقق سود پیش بینی شده و همچنین مدیریت کاهشی پیش بینی های سود به منظور کاستن انتظارات سرمایه گذاران، افزایش می یابد تا به این وسیله شرکت ها از گزارش سود غیرمنتظره منفی اجتناب کنند.
In this paper, we examine the role of the balance sheet as a constraint on accrual-based
earnings management and its impact on the tradeoffs between accrual-based earnings
management, real earnings management, and forecast guidance in managing earnings
surprises. Overall, our evidence suggests that managers turn to real earnings management or downward forecast guidance as a substitute mechanism to avoid negative earnings surprises when their ability to manipulate accruals upward is constrained by the extent to which net assets are already overstated in the balance sheet. Nevertheless, our evidence should be interpreted with caution given the limitations of our study. In particular, our study uses management’ earnings forecasts rather than analysts’ earnings forecasts.
ملخص الجهاز:
نتایج به دست آمده نشان میدهد، در زمانی که خالص داراییهای عملیاتی شرکتها به واسطه استفاده از اقلام تعهدی اختیاری بیش از واقع گزارش شدهاند، احتمال استفاده مدیران از مدیریت سود واقعی افزایشی برای تحقق سود پیشبینی شده و همچنین مدیریت کاهشی پیشبینیهای سود به منظور کاستن انتظارات سرمایهگذاران، افزایش مییابد تا به این وسیله شرکتها از گزارش سود غیرمنتظره منفی اجتناب کنند.
در گام نخست، مدیران شرکتها ترجیح میدهند که از اقلام تعهدی اختیاری افزایشی برای اجتناب از سود غیر منتظره منفی استفاده کنند، زیرا به نظر میرسد این روش در مقایسه با دیگر روشها سادهتر است، مدیریت کنترل و توانایی بیشتری در اعمال آن دارد و پیامدهای آن در بازار سرمایه و همچنین بر عملیات شرکت کمتر است.
هو و همکاران (2012) در تحقیقی مشابه نشان دادند در زمانی که متورم بودن ترازنامه در اثر استفاده از اقلام تعهدی اختیاری، بکارگیری این اقلام توسط مدیریت را با محدودیت مواجه ساخته است، مدیران تلاش خواهند کرد از طریق مدیریت سود واقعی و همچنین مدیریت کاهشی پیشبینیها و انتظارات سود، از بروز سود غیر منتظره منفی اجتناب کنند.
به این ترتیب، هنگامی که مدیران به واسطه متورم بودن ترازنامه، در بکارگیری اقلام تعهدی اختیاری دچار محدودیت میشوند، تلاش خواهند کرد تا از طریق مدیریت کاهشی پیشبینیهای سود، از بروز سود غیر منتظره منفی اجتناب کنند.
به این معنی که در زمان وجود محدودیت برای بکارگیری اقلام تعهدی اختیاری، مدیر شرکت تلاش خواهد کرد از طریق مدیریت هزینههای تولیدی واقعی سود گزارش شده را افزایش داده و از بروز سود غیر منتظره منفی اجتناب کند.
Doyle, Jennings, and Soliman 2.
Bartov, Givoly, and Hayn.