خلاصة:
در سیره سیاسی امیرالمومنین(ع) نمونه هایی یافت می شود که حضرت برای حفظ حکومت و اقتدار آن، نسبت به رعایت حدود شرعی، انعطاف نشان داده اند. نمونه هایی؛ مانند اجازه قضاوت کردن قضات به همان شیوه زمان خلفاء، تغییرندادن بدعت هایی؛ مثل نماز تراویح، همکاری 25 ساله با حکومت جائر و ... و لذا برخی این شبهه را مطرح کرده اند که حضرت در این موارد، احکام شرعی را فدای حفظ قدرت و حکومت کرده اند. تلاش ما در این مقاله این است که ضابطه شرعی حاکم بر رفتار امیرالمومنین(ع) را تبیین نماییم؛ به گونه ای که رفتارهای واقع-گرایانه حضرت، بر اساس آن قابل تحلیل باشد. به این منظور، ابتدا طبق ضوابط شناخته شده فقهی ـ اصولی، به طراحی چارچوبی فقهی پرداخته و سپس تلاش می کنیم به روش استنادی، تک تک نمونه های واقع گرایی موجود در سیره امیرالمومنین را بر آن چارچوب تطبیق دهیم که در صورت توفیق، به ضابطه ای قابل اعتماد دست یافته ایم که می تواند الگویی مناسب در رفتار سیاسی و حکومتی ما بوده و می توانیم از آن در سیاستگذاری حکومتی استفاده نماییم.
In the political life of the Commander of the Faithful، Imam Ali،(may God’s peace be upon him)، one can find certain cases where he has shown flexibility toward observing penal laws in order to preserve and safeguard the Islamic state and its authority. For example، his judges being granted permission to judge in the manner the judges did at the time of the caliphs prior to him، his preservation of some innovations such as nightly prayers in RamaÃÁn (tarÁwih)، a twenty-five year co-operation of convenience with the tyranny، etc. That is why some have raised doubts that in such cases Imam Ali (may God’s peace be upon him) has chosen to sacrifice canonic rules for preserving his power and rule.
An attempt has been made in this article to explain the legal regulations governing the conduct of the Commander of the Faithful so that his realistic conduct can be analyzed accordingly. In doing so، at first، a jurisprudential framework is given in accordance with the known principles and regulations in fiqh and the Principles (OsÙl) and then an attempt is made to check individual instances of realism in the life-style of the Commander of the Faithful against that framework based on documentary sources. In case we succeed to do this، we have achieved an acceptable standard which can be taken as an appropriate model to follow in our political and governmental procedures and to apply it in governmental policy-making.
ملخص الجهاز:
همچنین در کتاب «کشفالیقین» روایت شده که حضرت علی7 فرمود: آیا به شما نگفتم اهل شام با بلندکردن قرآن و پیشنهاد حکمیت، شما را فریب میدهند و جنگ، عرصه را بر آنها تنگ کرده است، بگذارید کار را تمام کنم، اما شما اباء کردید و بعد از آن خواستم پسر عمویم را به عنوان حکم، نصب کنم و گفتم او فریب نمیخورد، اما باز شما اباء کردید و گفتید ما فقط به حکمیت «ابوموسی» راضی هستیم و من با اکراه، حرف شما را پذیرفتم و اگر در آن زمان یارانی غیر از شما داشتم، حرف شما را نمیپذیرفتم (حلی، 1411ق، ص163).
تحلیل و بررسی محتوا اما در صورت پذیرش این روایت، به لحاظ محتوا، در همان چارچوب فقهی مطرح شده، قابل توضیح میباشد؛ زیرا همانطور که سکوت 25 ساله حضرت در غصب خلافت، به خاطر جلوگیری از انشقاق امت و شکست نهال نوپای اسلام بود، اینگونه همکاری با خلفا نیز در همین راستا قابل توضیح خواهد بود؛ یعنی برای حفظ اساس اسلام، بر حضرت لازم بود از شکست مسلمین در برابر ایران و روم جلوگیری کند و قطعا در تزاحم بین حرمت یاری و حفظ حکومت ظالم و بین وجوب حفظ اساس اسلام، دومی اهم بوده و باید مقدم میشد و اتفاقا خود حضرت نیز به مناسبتی به وجود چنین تزاحمی اشاره کرده و علت همکاری خود را اینگونه بیان کردهاند: هنگامی که دیدم مردم با «ابوبکر» بیعت کردند، دست نگه داشتم...