خلاصة:
هدف از این تحقیق، بررسی نقش میانجیگری خودکارآمدی در رابطه بین حمایتاجتماعی و مشارکت در فعالیت بدنی دانشجویان بود. روش تحقیق از نوع همبستگی بود که به صورت میدانی اجرا شد. جامعه آماری این تحقیق را دانشجویان دانشگاه علوم و تحقیقات تهران تشکیل دادند. نمونه آماری تحقیق تعداد 349 نفر بودند که در شش ماه گذشته حداقل یک روز در هفته به فعالیت-های بدنی پرداخته بود و به صورت طبقهای در دسترس انتخاب شدند. جمعآوری دادهها از طریق پرسشنامههای اطلاعات فردی، مشارکت در فعالیتهای بدنی(محقق ساخته) ، حمایت اجتماعی(سالیس و همکاران، 1987) و خودکارآمدی(شرر و همکاران، 1982) انجام شد. نتایج نشان داد رابطه مثبت و معناداری بین حمایتاجتماعی و خودکارآمدی با مشارکت در فعالیت بدنی وجود داشت(73/0=r، 65/0=r، 01/0≥P). همچنین الگوی پژوهش از برازش لازم برخوردار بود و خودکارآمدی نقش میانجیگری در رابطه بین حمایت اجتماعی با مشارکت در فعالیت بدنی ایفا کرد. با توجه به اینکه متغیرهای تحقیق عواملی بودند که قادر به افزایش مشارکت در فعالیت بدنی دانشجویان بودند توصیه میشود که مدیران و مسئولین ورزشی دانشگاه، تدابیر و اقدامات لازم به منظور افزایش حمایت اجتماعی و خودکارآمدی دانشجویان را به عمل آورند که در نهایت منجر به افزایش مشارکت آنها در فعالیت بدنی گردد.
The aim of this study was to investigate the role of self-efficacy as a mediator between social support and physical activity participation of students. Research method was correlation that was collected through field method. The population of the study was students of Islamic Azad University، Science and Research Branch of Tehran. The sample was consisted of 349 students who were available sampling selected. Collection data were conducted through personal information، physical activity participation، social support (Sallis et al.، 1987) and self-efficacy (Sherer et al.، 1982) questionnaires. The results showed a positive and significant relationship between social support and self-efficiency with physical activity participation (r=0.73، r=0.65، P≤0.01). Research model was fit. Self-efficacy was moderated the relation between social support with physical activity participation. According to the study، these variables are factors that can increase participation in physical activity student’s. Therefore; it is recommended that the University sports managers and sports officials take the necessary steps to increase the social support and self-efficacy of the students to increase their participation in physical activities.
ملخص الجهاز:
نتايج نشان داد رابطه مثبت و معناداري بين حمايت اجتماعي و خودکارآمدي با مشارکت در فعاليت بدني وجود داشت (٠٧٣=r، ٠٦٥=r، ٠٠١≥P).
همچنين الگوي پژوهش از برازش لازم برخوردار بود و خودکارآمدي نقش ميانجيگري در رابطه بين حمايت اجتماعي با مشارکت در فعاليت بدني ايفا کرد.
لذا با توجه به توضيحاتي که ارائه شد، هدف اصلي اين تحقيق اين است که نقش ميانجيگري خودکارآمدي را در رابطه بين حمايت اجتماعي و مشارکت در فعاليت بدني دانشجويان بررسي نمايد.
بين حمايت اجتماعي با مشارکت در فعاليت بدني رابطه مثبت و معناداري (٠٠١≥P، ٠/٦٥= r) وجود داشت ، ميزان اشتراک واريانس دو متغير مذکور برابر با ٤٢ درصد بود.
نتايج حاصل از آزمون فرضيه هاي تحقيق نشان داد که بين حمايت اجتماعي با مشارکت در فعاليت بدني رابطه مثبت و معناداري وجود دارد به اين معني که هر چه حمايت اجتماعي افزايش يافته ، ميزان مشارکت در فعاليت بدني آزمودنيها هم افزايش يافته است .
البته در تحقيق پيترسون ، رابطه غيرمستقيم حمايت اجتماعي با فعاليت بدني با ميانجيگري خودکارآمدي نشان داده شده است .
مدل ارائه شده ، نشانگر تأييد اين مسئله ميباشد که خودکارآمدي نقش واسطه گري معناداري بين حمايت اجتماعي با مشارکت در فعاليت بدني ايفا کرده است .
Schunk حمايت اجتماعي تأثير معناداري به صورت مستقيم و غيرمستقيم با واسطه خودکارآمدي بر مشارکت در فعاليت بدني دانشجويان داشته است .
ايشان نيز رابطه مستقيم و غيرمستقيم بين حمايت اجتماعي با مشارکت در فعاليت بدني را با ميانجيگري خودکارآمدي نشان دادند.