خلاصة:
پیروان رویکرد بینامتنیت معتقدند که هیچ متنی خودبسنده نیست و هر متن در آن واحد، هم بینامتنی از متون پیشین و هم بینامتنی برای متون بعدی است. در این جستار، ابتدا وجوه مختلف متن و بینامتنیت تشریح شده است و آنگاه بر اساس این رویکرد، داستانی از «مثنوی معنوی» با عنوان «آن پادشاه جهود که نصرانیان را میکشت از بهر تعصب» مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. با تحلیل این داستان، روشن شد که چنانکه پیروان رویکرد بینامتنیت تأکید کردهاند که هیچ متنی اصیل نیست، داستان مورد بحث در مثنوی نیز واگویهای از متون متقدم خود، از جمله «شغاد و رستم» در شاهنامه، «جزیمةالأبرش» در تاریخ بلعمی، «فیروز، شاه ایران و شاه هیطالیان» در تاریخ طبری و «بوم و زاغ» در کلیله و دمنه است؛ بدین ترتیب که در هر پنج داستان، بین دو سرزمین دشمنی پدید میآید و یک نفر از پادشاه میخواهد که او را در میان مردم خوار کند و مورد ضرب و شتم قرار دهد. آنگاه فرد بهظاهر مطرود، به سپاه دشمن رو میآورد و با جلب اعتماد آنها موفق میشود که دشمن را سخت شکست دهد.
ملخص الجهاز:
"با تحلیل این داستان ، روشن شد که چنـان کـه پیروان رویکرد بینامتنیت تأکید کرده اند که هیچ متنی اصیل نیست ، داستان مورد بحـث در مثنــوی نیــز واگویــه ای از متــون متقــدم خــود، از جملـه «شــغاد و رســتم » در شــاهنامه ، «جزیمۀالأبرش » در تاریخ بلعمی، «فیروز، شاه ایـران و شـاه هیطالیـان » در تـاریخ طبـری و «بوم و زاغ » در کلیله و دمنه است ؛ بدین ترتیب که در هر پـنج داسـتان ، بـین دو سـرزمین دشمنی پدید میآید و یک نفر از پادشاه میخواهد که او را در میان مردم خوار کند و مـورد ضرب و شتم قرار دهد.
نتیجه گیری در این جستار، قصۀ «آن پادشاه جهود که نصرانیان را میکشت از بهر تعصـب » در مثنـوی، بر اساس رویکرد بینامتنیت نقد و بررسی شد و در فرجـام ، روشـن شـد کـه چنـان کـه پیـروان رویکرد بینامتنیت هیچ متنی را اصیل نمیدانند، این متن نیز چون دیگر متون ، مستقل و اصیل نیست ، بلکه واگویه ای از هزاران مـتن فرهنگـی پـیش از خـود، از جملـه «شـغاد و رسـتم » در شاهنامه ، «جزیمۀ الأبرش » در تاریخ بلعمی، «فیروز، شاه ایران و شاه هیطالیان » در تاریخ طبری و «بوم و زاغ » در کلیله و دمنه است ؛ به این ترتیب که در داستان مثنوی، وزیر پادشاه جهود بـا توسل به نیرنگ ، از پادشاه میخواهد که دست و پا و بینی او را ببرد، تا ترسایان چنین بپندارنـد که او را با آیین جهود پیوندی نیست و بدین ترتیب ، وزیر مثله شده به ترسایان میپیونـدد و بـا جلب اعتماد آنها، دوازده امیر ترسا را به جان هم میافکند و صدها هزار ترسا را به خاک و خون میکشاند."