خلاصة:
رویداد صفین به مثابه یکی از عمده ترین چالش های فرا روی حکومت امام علی، از دیر باز موضوع تأملات مورخان و تاریخ پژوهان بوده است. این واقعه که در زمره «فتن» شمرده شده، در تاریخ نگاری اسلامی- بویژه مکتب شام و عراق- بازتاب های متفاوت یافته است.این که ابن ابی الحدید چگونه به این حادثه پرداخته و زمینه ها و فرایند آن را چگونه مورد کاوش قرار داده، عمده ترین پرسشی است که این مقاله می کوشد با تکیه بر شرح نهج البلاغه و رجوع به سایر منابع تاریخی در جهت تایید و تطبیق مدعیات ابن ابی الحدید،برای آن پاسخی جستجو کند. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که ابن ابی الحدید،انگشت اتهام را متوجه معاویه نموده و او را عامل بحران در روابط شام و عراق به شمار آورده است.او حتی در یک موضع گیری ایدئولوژیک،معاویه را به سبب تمرد از فرمان امام مسلمین و به هدر دادن خون مسلمانان،زندیق و مخلد در آتش می داند.
ملخص الجهاز:
ابن ابی الحدید کوشیده است تا در شرح خود بر نهج البلاغه ، برخلاف تاریخ نگارانی کـه به شیوة «حول نگاری » به ثبت و ضبط حوادث ، براساس ترتیب زمانی اقدام کرده اند، با شیوة «موضوع محوری »، به تلمیحات تاریخی ، خطبه ها و زمینه های آن ها توجه کنـد و بـا تکیـه بـر راویان و مشایخ خود و نیز منابعی که در کتابخانه های بزرگ بغـداد دراختیـار داشـته اسـت ، رویدادهای عصر خلافت امام علی (ع ) را به دقت بررسی و وجه تاریخی اثر خود را در کنـار وجوه ادبی ، کلامی و حدیثی آن پررنگ کند.
(302 /2 ارزیابی ابن ابی الحدید این است که معاویه نـه تنهـا از پـذیرش حکـم عـزل خـود امتنـاع ورزید، بلکه با ادعـای خونخـواهی عثمـان و طـرح ایـن اتهـام کـه قـاتلان خلیفـه در جنـاح امام علی (ع ) جای دارند، کوشید تا جبهۀ جدیدی را فراروی آن حضرت بگشاید؛ بـه همـین منظور او از یک سو با جذب عمروبن عاص و شرحبیل بن سمط کنـدی جهـت انتشـار اتهـام مشارکت امام در قتل عثمان کوشید تا افکار و عواطف توده های شامی را علیه امام بشـوراند و آن ها را به نبرد با او تحریک کند (همان ، ٣/ ٥٨-٦٠) و ازسوی دیگر با فرسـتادن ابومسـلم خولانی به کوفه و درخواست تحویل قاتلان عثمان ، عـزم خـود را بـرای رویـارویی بـا امـام آشکار سازد (منقری ، ١٣٨٢: ٨٥-٨٦).