خلاصة:
متفقین (انگلستان و شوروی)، پس از تمهیدات لازم و با دستاویز حضور و فعالیت آلمانیهای مقیم ایران بر ضد متفقین، در 3 شهریور 1320 ایران را اشغال و رضاشاه را وادار به استعفا و تبعید از ایران کردند و در مرحله بعد، اقدام به ایجاد دولت دستنشانده و تحمیل پیمان اتحاد سهگانه کردند. آن دو کشور اندکی پس از اشغال ایران اقدام به بازداشت ایرانیان از اقشار گوناگون و ایجاد بازداشتگاه در درون قلمرو حاکمیت دولت ایران در شهرهای اراک، تهران و رشت کردند. بخشی از ایرانیان را نیز از اوطان خود به شهرهای دیگر تبعید کردند. هر دو اقدام در تناقض آشکار با پیمان اتحاد ایران با متفقین و ناقض حق حاکمیت ایران بود. علت ظاهری بازداشتها و تبعیدها همکاری و تمایل افراد مذکور به آلمانیها با عنوان ستون پنجم بود که گرچه در مورد عده کمی صدق میکرد، ولی علل اصلی آن جلوگیری از انتخاب رجال مخالف انگلیس و شوروی و مخالفان اشغال به نمایندگی دوره چهاردهم مجلس شورای ملی، تهدید و جلوگیری از اقدامات مخالفتآمیز اصحاب مطبوعات، ملیون و نظامیان و برخورد با مخالفان قدیم و جدید سیاستهای انگلیس و شوروی در ایران بود. همچنین بخشی از پرسنل وزارت راه و راهآهن را که به برخی اطلاعات جنگ جهانی دوم مثل میزان و نوع محمولات نظامی و تدارکاتی متفقین، مسیرها و گذرگاههای سوقالجیشی دسترسی داشتند، بازداشت کردند. این مقاله درصدد است تا با بهرهگیری از اسناد تاریخی و خاطرات افراد بازداشت و تبعیدشده به بازنمایی چگونگی بازداشت و محیط بازداشتگاهها و علل ظاهری و واقعی بازداشتها و تبعیدها بپردازد..
ملخص الجهاز:
سؤال محوری مقاله این است که چرا متفقین (انگلیس و شوروی ) با وجود داشتن پیمـان اتحاد با ایران و همکاری تمام عیار دولت ایران با آنها، در اقدامی تناقض آمیز خودشان رأسـا به ایجـاد بازداشـتگاه هـای گونـاگون در درون قلمـرو حاکمیـت ایـران و بازداشـت و تبعیـد ایرانیان اقدام کردند؟ فرضیۀ مقاله این است که انگلیس و شوروی در کنار پیشبرد سـایر راهبردهـای خـود در قبال جنگ جهانی دوم ، از فرصت پدیدآمده در دورة اشغال برای برخورد جدی با مخالفان سیاسی خود در ایران بهره برداری کردند تا آنها نتوانند در این مقطع حساس تاریخ ایـران بـه مقابله با اقدامات آن دو کشور بپردازند و بـه ویـژه برخـی از رجـال مسـتقل و ملـی مخـالف نتوانند به نمایندگی دورة چهاردهم مجلس شورای ملی انتخاب شوند و سد راه مداخلات و زیاده خواهی های متفقین گردند.
در ٣٠ اتحاد با ایران و همکاری تمام عیار دولت ایران با آنها، در اقدامی تناقض آمیز خودشان رأسـا خرداد ١٣٢١ سفارت انگلیس ضمن ابراز ناخرسندی از عدم جدیت و سخت گیری مأموران به ایجـاد بازداشـتگاه هـای گونـاگون در درون قلمـرو حاکمیـت ایـران و بازداشـت و تبعیـد ایرانی در بازداشت متهمین به تبلیغ بر له دول محور و فعالیت و تبلیغات بـر ضـد متفقـین ، از ایرانیان اقدام کردند؟ دولت ایران خواسـت دسـتور فـوری بـه رئـیس ادارة کـل شـهربانی داده شـود تـا برحسـب فرضیۀ مقاله این است که انگلیس و شوروی در کنار پیشبرد سـایر راهبردهـای خـود در تقاضای آن سفارتخانه اشخاص مظنون را بازداشت و در صورت لزوم آنها را تحـت اختیـار قبال جنگ جهانی دوم ، از فرصت پدیدآمده در دورة اشغال برای برخورد جدی با مخالفان مأمورین نظامی انگلیس قرار دهند تـا مـورد بازپرسـی و بـازجویی قـرار گیرنـد (آماتـد، س سیاسی خود در ایران بهره برداری کردند تا آنها نتوانند در این مقطع حساس تاریخ ایـران بـه ١٣٢١، ک ١٣، پ ٣٣).