خلاصة:
هدف فرآیند مدیریت کمک به مدیریت برای ارزشآفرینی در کسب و کار است، به گونهای که موجبات رضایتمندی ذینفعان مهم را فراهم سازد. از طرفی فرآیند برنامه ریزی استراتژیک به عنوان یکی از تکنیکهای محوری در فرآیند مدیریت در همه بخشهای اقتصادی به صورتی همهگیر مورد استفاده قرار گرفتهاست و برای تداوم پذیری و رشد سازمانها، امری حیاتی محسوب میگردد. این رشد و تداوم پذیری سازمانها آنها را قادر می سازد با محیطهای در حال تغییر – ویژگی بارز محیط کسب و کار در زمان حاضر تغییر شتابنده و فراگیر است که سازمانها در حال تلاش برای کنترل آنند - کنار بیایند؛ حتی زمانی که شاکله استراتژی همچنان فاقد ساختار و برنامه بوده و به شیوهای غیر همیشگی و غیر تکراری عمل می کند.
موسسات مالی مانند سایر سازمانها و البته به دلیل ویژگیهایی نظیر اتخاذ تصمیمات آتی و مخاطره ترکیب شده با نوع فعالیت خود برای بقاء و رشد باید بنحوی اثربخش از فرآیند مدیریت استراتژیک بهره ببرند تا حداکثر ارزش را بیافرینند.
این مقاله در نظر دارد با ارائه چارچوب و مدلی مناسب در قالب پارادایم جدید مبتنی بر ارزش و با تکیه بر مفاهیم ارزش آفرینی فرآیند مدیریت استراتژیک را برای موسسات مالی و بالاخص شرکتهای سرمایهگذاری تبیین و گامهای اجرائی آن را ترسیم نماید.
ملخص الجهاز:
اين مقاله در نظر دارد با ارائه چارچوب و مدلي مناسب در قالب پارادايم جديد مبتني بر ارزش و با تکيه بر مفاهيم ارزش آفريني فرآيند مديريت استراتژيک را براي موسسات مالي و بالاخص شرکتهاي سرمايه گذاري تبيين و گامهاي اجرائي آن را ترسيم نمايد.
٢- مباني علمي تحقيق ١٣٠ مجله مهندسي و مديريت پرتفوي/ شماره چهارم / پائيز ١٣٨٩ ١-٢- رابطه استراتژي مديريت ريسک درکسب و کار با ارزش آفريني رونق اقتصادي به همراه گسترش بازارهاي مالي موجب شد، سرمايه گذاران استراتژي هاي متفاوتي را جهت ساير فعاليت هاي سرمايه گذاري بسط دهند تا ضمن برخورداري از درآمد حاصل از سرمايه گذاري، ريسک سرمايه را کاهش دهند.
M ) ماهيت رقابت در يک صنعت را با پنج عامل اساسي رقابتي مرتبط مي داند: ١) محصولات جايگزين ( تهديد ناشي از محصولات جايگزين يا خدمات جايگزين ) ٢) خريداران (قدرت چانه زني خريداران ) ٣) فروشندگان (قدرت چانه زني تامين کنندگان ) ٤) تازه واردان (تهديد رقباي بالقوه ) ٥) رقابت در صنعت (رقابت در بنگاه هاي موجود در بازار مورد نظر) وي اين پنج عامل را با هم موجب شدت رقابت در صنعت و سودآوري آن تعيين مي نمايد و معتقد است براي هر نوع تحليل در مورد رقبا، ابتدا بايد فرآيند هاي چهار بخشي شامل : اهداف آينده ، استراتژي فعلي، پيش فرض ها و توانمندي ها مورد شناسايي بررسي و ارزيابي قرار گيرد.