خلاصة:
تاریخ نشان داده است ملت هایی زنده مانده اند که ریشه های فرهنگی شان عمیق تر و دانش و معنویت آنان پربارتر بوده است. سرزمین ایران از دیرباز مرکز برخورد اندیشه ها و بروز بارورترین دانشگاه های بشری و زادگاه نامدارترین دانشمندان و متفکران جهان بوده و همواره سهم بزرگی در ارتقاء دانش و پیشرفت علم در میان ملل گوناگون داشته است. در تاریخ پزشکی، که به نظر می رسد قدیم ترین تاریخ جهان باشد، نیز از ایرانیان و خدمات آنان به این علم بسیار یاد شده است. در کتاب مقدس زردشتیان، اوستا، از سه گروه درمانگری یا پزشکی نام برده شده است: کارد پزشکی (-Av. Kar∂tō. Baēšaza)، گیاه پزشکی (-Av.urvarō.baēšaza) و مانسر پزشکی یا روان درمانی (Av.Mąθrō.baēšaza-) (بارتول ما [Bartholmae]، 1961م، ص 454). در این کتاب ثریته (Av. θrita-) از خاندان سام (Av. Sāma-) نخستین درمانگر یا پزشک است و اهوره مزدا، خدای بزرگ ایرانیان پیش از اسلام، کاردی مرصع به او عنایت می کند تا با آن عمل کارد پزشکی را انجام دهد. به طور کلی در ایران پیش از اسلام تمامی انواع درمان ها از جمله عمل جراحی رواج داشته و حتی بیشتر اعمال جراحی نخستین بار در ایران انجام شده است. از وضعیت پزشکی در دوران هخامنشیان و اشکانیان به واسطه نوشته های مورخان یونانی آگاهی هایی در دست است و از پزشکی دوره ساسانیان اطلاعات خوبی باقی مانده است. در این پژوهش به بخش کوچکی از سهم بزرگ ایرانیان باستان در گسترش و ارتقاء دانش بشری، یعنی به پزشکی و روش های بهداشتی و درمانی در ایران باستان و تجربیات علمی و عملی ایرانیان در این باره، پرداخته می شود.
ملخص الجهاز:
پزشکی در ایران باستان سرزمین ایران از دیرباز مرکز برخورد اندیشه ها و بروز بارورترین دانشگاه های بشری و زادگاه نامدارترین دانشمندان و متفکران جهان بوده و همواره سهم بزرگی در ارتقاء دانش و پیشرفت علم در میان ملل گوناگون داشته است .
قدیم ترین اشاره ها به پزشکی و فنون آن در نوشته های ایران باستان ، مطالبی است که در بخش هایی از اوستا، کتاب مقدس زردشتیان ، و برخی متن های فارسی میانه (پهلوی ) مانند کتاب بندهش (معادل فارسی میانه : nBundahis) و دینکرد (معادل فارسی میانه : nkardDe)، که بخشی از ادبیات زردشتی محسوب می شوند، برجای مانده است .
در کتاب اوستا نام گیاهان دارویی نظیر شاهدانه ، شائته ، فراسپاته ، مرغنـه ذکر شده و ثریته ، که از خواص گیاه درمان بخش هئومه ٦ (معادل مـتن اوسـتایی : haoma) آگاه بوده است ، سومین ناموری است که عصاره هئومه را تهیه کرد و نیز در متن فارسی میانه بندهش آمده است : «اهـوره مـزدا کـاردی مرصـع بـه ثریتـه بخشید تا با آن عمل جراحی را انجام دهـد».
می دانیم در کتاب اوستا نوعی ثنویت به این شکل مطرح است کـه اهـوره مـزدا در رأس قـرار دارد و خـدای یکتـا اسـت و دو مینـوی نیـک (معـادل زبـان اوستایی : Mainyu ̄Sp∂nto) و بد (معـادل زبـان اوسـتایی : Aŋra Mainyu) وجـود دارند که مسئولیت نیکی ها و بدی های این جهـان را مـی تـوان بـه آنهـا منسـوب داشت .
پسرش شاپور یکم نیز کار پدر را پی گرفت (ابن ندیم ، ١٣٤٦، ص ٣٣٣ تا ٣٣٤) و فرمان داد تا این کتاب ها را به زبان فارسی میانـه ترجمـه کننـد و حتـی گروهی از پزشکان یونانی را برای تدریس پزشکی به ایران فرا خواند.