خلاصة:
ترجمة شعر با تقویت شبهة ترجمهناپذیری بنیادین کلام، بحثبرانگیزترین نوع ترجمه در حوزة علم ترجمهشناسی است. شعر، ذاتا تجربهای کاملا هنری و زیبا شناخت در عرصة ادبیات، بر روی کلام است که احساس خوشایند از یک «معنا» را با فرم و موسیقی ویژه میآفریند. در این تحقیق که بر روی ترجمة شعر نینامة مولانا از فارسی به فرانسه صورت گرفته است، از همزادی زبانهای شعر و موسیقی، جهت تکمیل مجموعة «معنا- وزن» در ترجمة شعر، با هدف پربار نمودن وزن شعر ترجمه شده و افزایش تأثیر وزنی آن بر مخاطب جدید، آنگاه که مجال ارائة شفاهی آن وجود دارد، کمک گرفتهایم. بنابرین با پیشنهاد دو مرحلهای کردن فرآیند ترجمة شعر به مرحلههای ترجمة «بینانشانهای» و «میاننشانهای»، ریزشهای معنایی و کاستیهای بنیادین ناشی از تفاوت سیستمهای زبانی مبدأ و مقصد را که در معنا و قالب شعر رخ میدهد، کاهش دادهایم. نهایتا نشاندادهایم چگونه این همراهی، تأثیر معنایی ـ وزنی شعر ترجمه شده را بر مخاطب زبان مقصد، مشابه تأثیر معنایی ـ وزنی شعر اولیه بر مخاطب زبان مبدأ مینماید.
ملخص الجهاز:
در این تحقیق که بر روی ترجمۀ شعر نینامۀ مولانا از فارسی به فرانسه صورت گرفته است ، از همزادی زبان های شعر و موسیقی، جهت تکمیل مجموعۀ «معنا- وزن » در ترجمۀ شعر، با هدف پربار نمودن وزن شعر ترجمه شده و افزایش تأثیر وزنی آن بر مخاطب جدید، آنگاه که مجال ارائۀ شفاهی آن وجود دارد، کمک گرفته ایم .
این نکته در ترجمه ، به شکل ویژه ای خود را نشان میدهد به گونه ای که اگر انتقال موسیقی شعر به دنیای مقصد صورت نگیرد، گویی ترجمۀ شعر ناتمام مانده است .
در این تحقیق به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که چگونه همراهی همزمان یک موسیقی مناسب با ریتم و آهنگ و معنای یک متن شعر اولیه (به زبان مبدأ)، در هنگام قرائت محصول ترجمه شدة آن (به زبان مقصد) میتواند به کامل تر شدن تأثیر معنایی در مخاطب جدید و بهبود فرم و قالب حاصل کمک نماید.
مشکل دیگر این است که در وادی شعر، تصویر نیز به مقولۀ آهنگ و ریتم افزوده میشود که رنگ و آب آن ، بسته به تجربه های محیطی، کاملا بومی یک زبان است ؛ به گونه ای که گاه برای زبان دیگر این تصویرها هیچ اصالتی ندارند و چیزی را در مخاطب برنمیانگیزند.
اما آیا رعایت این دو همواره امکان پذیر است ؟ آیا میتوان همیشه صورت و آهنگ شعر را در ترجمۀ آن منتقل کرد؟ برای رسیدن به این مطلوب ، علاوه بر نیاز به یک مترجم خوب و زبردست ، باید توجه داشت که همواره کلمات ، زنجیره ها و اصطلاحاتی مختص به زبان مبدأ وجود دارند که دارای معادل دقیقی در زبان مقصد نمیباشند.