خلاصة:
ﻣﺴﺎﻟﻪ ﺟﺎﻣﻌﻴﺖ ﻗﺮآن، ﻳﻜﻲ از ﻣﺒﺎﻧﻲ ﻣﻬﻢ ﻓﻬﻢ و ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻗﺮآن اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ و اﻫﺘﻤﺎم ﻣﻔﺴﺮان ﻗﺪﻳﻢ وﺟﺪﻳﺪ ﺑﻮده اﺳﺖ. از ﺟﻤﻠﻪ ﻣﻔﺴﺮاﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺟﺪی اﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮع را در ﺗﻔﺎﺳﻴﺮ ﺧﻮد ﻃﺮح ﻛـﺮده اﻧـﺪ ، ﻣـﻲ ﺗـﻮان ﺑـﻪ ﻋﻼﻣـﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﻳﻲ و آﻟﻮﺳﻲ ﺑﻐﺪادی اﺷﺎره ﻛﺮد. آﻧﭽﻪ ﺑﺮرﺳﻲ ﻫﺎ ﻧﺸﺎن ﻣﻲ دﻫﺪ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﺮﭼﻨﺪ آﻟﻮﺳﻲ ﻓﺼﻞ ﺧﺎﺻﻲ ﺑﻪ اﻳـﻦ ﻣﻮﺿﻮع اﺧﺘﺼﺎص ﻣﻲ دﻫﺪ، اﻣﺎ ذﻫﻦ او از ﺳﻮاﻻت رﻫﺎﻳﻲ ﻧﻤﻲ ﺑﺎﺑﺪ، ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺧﺎﻃﺮ ﻣﺎ ﻣﻲ ﺑﻴﻨﻴﻢ او در ﻗﺴﻤﺘﻲ از ﺗﻔﺴﻴﺮش ﺑﻪ ﺳﻤﺖ دﻳﺪﮔﺎه ﺣﺪاﻗﻠﻲ ﻣﻲ رود؛ در ﺑﺨﺸﻲ دﻳﮕﺮ از ﺗﻔﺴﻴﺮش ﺑﻪ ﺳﻤﺖ دﻳﺪﮔﺎه اﻋﺘﺪاﻟﻲ ﻳﺎ ﺣﺪاﻛﺜﺮی ﻛﺸـﺶ ﭘﻴـﺪا ﻣـﻲ ﻛﻨﺪ. اﻣﺎ ﺑﺮرﺳﻲ ﺳﺨﻨﺎن ﻋﻼﻣﻪ ﻧﺸﺎن ﻣﻲ دﻫﺪ ﻛﻪ ﻋﻼﻣـﻪ ، ﺗﻨﻬـﺎ دﻳـﺪﮔﺎه ﻣـﻮرد ﻗﺒـﻮل ﺑـﺮای ﺟﺎﻣﻌﻴـﺖ ﻗـﺮآن را ، ﺟﺎﻣﻌﻴـﺖ اﻋﺘﺪاﻟﻲ ﻣﻲ داﻧﺪ و ﺳﺎﻳﺮ دﻳﺪﮔﺎه ﻫﺎ را ﻧﻘﺪ و رد ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. در اﻳﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﻲ ﺗﻄﺒﻴﻘﻲ دﻳﺪﮔﺎه اﻳـﻦ دو ﻣﻔﺴـﺮ ﺑـ ﺰرگ،
Comprehensiveness of the Quran is one of the important foundations for its comprehension and interpretation، which has been noticed and considered by old and new commentators. Among the commentators who have seriously raised the issue in their commentaries، we can refer to Allamah Tabatabaii and Alusi Baghdadi. The studies show that although Alusi devotes a special chapter to this issue، he is in a kind of astonishment and fails to free himself from the questions and doubts which come to his mind. That is why we see him moving towards a minimal view in some parts of his commentary and towards a moderate or maximal one in other parts. The review of Allamah's remarks، however، shows that the only acceptable view for the comprehensiveness of Quran is moderate comprehensiveness in his view; he rejects and criticizes the other viewpoints. The present paper comparatively studies the view of these great commentators in this regard.
ملخص الجهاز:
( همان، ج1، ص 13) ایشان در تفسیر آیه «تِبْیَاناً لِکُلِِّّ شَىْءٍ» (النّحل/89) تلویحا ضمن پاسخ به سوال که آیا جامعیّت قرآن تنها در محدودة ظاهر و متّکی بر دلالت لفظی آیات آن است یا بر مجموعۀ ظاهر و باطن قرآن مبتنی است؟ دیدگاه خود را در خصوص جامعیت قرآن و رویکردهای آن بیان می کند.
(همان ج7، ص 454) براساس آنچه گفته شد نتیجه می گیرد که قرآن کریم متکفل بیان امور اصلی دین به کامل ترین وجه بیان می کند، و مراد از کل شیء را امور اصلی دین، یعنی توحید ومعرفت الله می داند و می گوید این مسئله، شامل امور دینی به صورت مطلق نمی شود.
(همان ج1،ص7 ) جامعیت اعتدالی از منظر تفسیر روح المعانی بررسی مطالبی که آلوسی ذیل آیات مربوط به جامعیت در تفسیریش بیان می کند، این نتیجه را می دهد که هرچند دیدگاه حداقلی و حداکثری را نقل می کند، دلایل و مستنداتی برای آنها بیان می کند.
از قول گروهی از مفسران نقل می کند که معتقدند، « کُلِِّّ » را نمی توان به معنای تکثیر گرفت بلکه قرآن هرچیزی از امر دین ودنیا را بیان کرده است اما برای استخراج همه امور از قرآن باید مراتب فهم مردم را در نظر داشت.
علامه در خصوص جامعیت حداکثری، ذیل آیه 89 سوره نحل می گوید: تبیان و بیان به یک معناست و از آنجا که قرآن کتاب هدایت برای عموم و شأن آن هدایتگری همگان است، در نتیجه، مراد از «تبیان کُلّ شیء» بودن آن نیز، این خواهد بود که قرآن، بیانکنندۀ تمام نیازهای هدایتی برای رسیدن به سعادت است.