خلاصة:
مدتی است که تعدادی از نظریهپردازان غربی در حوزهی علوم اجتماعی مکررا از دیگر اندیشمندان میخواهند چشمشان را به این حقیقت بگشایند که دین از حوزهی عمومی جامعه قابل کنارگذاری نیست، بلکه برعکس، گروههای دینی و مسائل آنها یک بار دیگر نقش مرکزی را در حوزهی اجتماعی بازی میکنند. پسا-سکیولاریزم اشاره به این موضوع دارد که آنچه به حاشیهراندن و کنارزدن دین از قلمرو عمومی تلقی میشد، دچار تحولی شگرف شده است. نهاد دین و نهاد سیاست از دیرباز دو مقولهی مهم در زندگی بشر بوده و به جهت اهمیت آنها در شکل بخشیدن به حیات اجتماعی، همواره ذهن اندیشمندان حوزهی علوم اجتماعی و انسانی را به خود مشغول داشتهاند. تفکر پسا-سکیولار تلاش میکند فرض برتری اولویت هنجاری عقلانیت سکیولار بر دین را به حداقل برساند. اما در عوض بهجای تلاش برای بازگشت به دوران قبل از مدرنیته و یا اذعان برتری دین، تلاش آن در این راستا است که از فرآیند درک متقابل دین و عقلانیت سکیولار و برابری معرفتی متقابلا تصدیق شده به عنوان نتیجهی محتمل این فرآیند، دفاع نماید. این مقاله سعی در بررسی رابطهی دین و سیاست در جامعهی پسا-سکیولار دارد. مشاهده شد با توجه به اینکه پسا-سکیولاریزم محصول پسا-مدرنیزم است، نمیتوان براساس نظریههای مدرن و پیشا-مدرن به تحلیل این رابطه پرداخت و نیاز به نظریهی جدیدی احساس میشود.
ملخص الجهاز:
مشاهده شد که با توجه به اینکه پساسکولاریسم محصول پسامدرنیسم اسـت ، نمی توان براساس نظریه های مدرن و پیشامدرن به تحلیل این رابطه پرداخت و نیاز به نظریه جدیدی احساس می شود واژگان کلیدی : پساسکولاریسم ، دین مدنی، کثرتگرایی، سکولاریسم NOORMAGS مقدمه در طول چند قرن اخیر جایگاه دین و مذهب در جامعه دچار تحولات بحرانآمیـزی شده است ؛ به نحوی که تا یکی ، دو دهه اخیر حتـی برخـی بـر آن بودنـد کـه دیـن سرانجام محکوم به فنا است .
١. پساسکولاریسم و جامعه پساسکولار در طول یکی ، دو دهه اخیر جهان غرب شاهد روندی بوده است که طی آن گـرایش دین به حوزه خصوصی درحال معکوس شدن بوده و حوزههای اقتصـاد و سیاسـت درحـال هنجـاری شـدن دوبـاره هسـتند (١٢٣ :٢٠١٠ ,Beckford)؛ ازایـن رو برخـی از نظریه پردازان غربی در حوزه علوم اجتماعی همواره از دیگر اندیشمندان می خواهنـد چشمشان را به این حقیقت بگشایند که دیـن از حـوزه عمـومی جامعـه قابـل کنـار گذاشتن نیست ، بلکه برعکس ، گروههای دینی و مسـائل آنهـا یـک بـار دیگـر نقـش مرکزی را در حوزه اجتماعی بازی می کنند.
Post-Secularism یعنی کشورهایی که در آن به طور پیوسته روابط مذهبی مردم در عصر پس از جنـگ جهانی دوم ١ به طرز چشمگیری درحال افول بـوده اسـت ، کـاربرد دارد ,s et alNyna) (٢٠١٢:١٥٩، و در مقابل ، گروهی نیز براساس نظر برخی از صاحب نظران که معتقدنـد متفکران و مردم تنها فکر می کردند سـیر حرکتـی جهـان در راسـتای سکولارسـازی است و این اندیشه ، تنها به مثابه یک ایدئولوژی بوده کـه بـا واقعیـت منطبـق نیسـت (٥٩٨ :١٩٨٧ ,Hadden)، بــاور دارنــد کــه اصــولا هــیچ جامعــه ای ســکولار نشــده و پساسکولاریسم اشاره به نتیجه کاربرد ایدئولوژی سکولار در جامعه مدرن دارد.